عنوان  :  آل جلاير
نویسنده :  رحمان فتاح زاده
كلمات كليدي  :  تاريخ، آل جلاير، ايران، ايلكاني، شيخ حسن بزرگ
ایل جلایر و پیشنه ایشان:
   یکی از بزرگترین و معروف‌ترین سلسله‌هائی که در دوره فترت بین سلطنت ایلخانان مغول و تیموریان در ایران حکومت کرده‌اند، "سلسله جلایری یا ایلکانی" می‌باشد، نام "جلایری" از این سبب به ایشان داده شده است که از ایل جلایر یکی از ایلات بزرگ مغول بوده‌اند و از این رو به آنها "ایلکانی" گفته مي­شود، زیرا هنگامی که این قبیله به ایران آمد اولین شخصی که از میان این قوم دارای فعالیت‌های سیاسی و نظامی شد "ایلکان نویان" نام داشت.[1]
   جلایریان از نژاد مغول و در کنار رود اُنن مسکن داشتند و به ده شعبه بزرگ تقسیم می‌شدند، به نامهاي؛ چات، دریات، تولانگقیت، بوری، چینگ‍‍‍ئوت، کورکین، قنکقائوت، سنکقوت و تو قراوت.[2]
 
جلایریان و ظهور در ایران:
   قبیله جلایر هنگامی نامش در تاریخ ایران وارد می‌گردد که ایلکانی نویان با عده‌ای از افراد قبیله خود همراه هلاکوخان مغول به ایران می‌آیند، او یکی از معروف‌ترین امرای هلاکوخان به شمار می‌رود و در اغلب جنگهای وی شرکت داشت، چندتن از اولاد ایلکانی نویان در سلطنت ایلخانی دارای مقامی شایسته بودند و چند نفر از آنان دخترانی از خاندان هلاکو به زنی گرفته‌اند.[3]
 
تأسیس سلسله جلایریان:
   مؤسس این سلسله که مشهورترین سلسله‌های حکومتی در ایام فترت بین انقراض ایلخانیان و ظهور گورکائیان محسوب می‌شود "شیخ حسن بزرگ" بود که نام کامل او را "امیر شیخ حسن بن امیر حسین بن آق‌قا" نوشته‌اند و چون از لحاظ قد، بزرگتر از "امیر شیخ حسین چوپانی" بود او را "امیر شیخ حسن بزرگ" نامیدند، پدر وی امیر حسین گورکان بن آق بوقا شوهر دختر ارغون خان ایلخان مغول بود.[4]
   امیر شیخ حسن بزرگ، پس از حوادثی چند، بعد از شکست "شاه جهان تیمورخان" پانزدهمین ایلخان مغول به بغداد رفت و در آنجا استقلال خود را اعلام کرد و به این ترتیب در آخر ذی‌حجه سال 740 هجری قمری "سلسله جلایریان" تأسیس شد، خود وی تا روز 3 جمادی الاول سال 757 هجری سلطنت کرد.[5]
 
جلایریان بعد از "شیخ حسن بزرگ":
   بعد از مرگ شیخ حسن بزرگ که توانسته بود با درگیری‌هایی که با آل چویان و بخصوص شیخ حسن کوچک داشت سلسله بزرگ را در عراق و قسمتی از ایران تأسیس کند، فرزندش شیخ اویس جانشین او شد و در سال 761 هجری قمری توانست آذربایجان را تصرف کند و حکومت جلایریان را گسترش دهد و قمستهای زیادی را به حکومت خود ملحق کند و 29 سال حکومت كرد،[6] اما این تلاشها که در مرکز و مشرق ایران انجام شد قرین کامیابی نبود و پس از او نیز حاکمان جلایری در این سیاست چندان موفقیتی حاصل نکردند و در واقع زوال قدرت جلایری بعد از مرگ او شروع شد.
   پسر ارشد او "حسن" نتوانست محبوبیت‌ عمومی کسب کند و به وسیله امیران رده بالا به قتل رسید و امر جانشینی بدست برادر او حسین افتاد و او هم بعد از مدتی به دلیل بیماری درگذشت و پایتخت جلایریان که بغداد بود از این زمان باعث درگیریهایی بین جانشینان جلایری شد و از طرفی ضعف این سلسله را در پی داشت و این سلسله با 96 سال حکومت و خلافت 10 امیر، به کار خود پایان داد.[7]
 
فرهنگ و تمدن در دوره جلایری:
   فعالیتهای فرهنگی این دوره برای کسی پوشیده نیست، سلاطین جلایری گذشته از اینکه حامی هنرمندان و صنعتگران بودند، خود اغلب از شعر و ادب، نقاشی و خوشنویسی سر رشته داشتند، تمدن دوره جلایری در حوزه نگارگری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شد و فعالیت‌های هنری آنان در تبریز و بویژه در بغداد متمرکز بود و نمونه‌های برجسته‌ای از معماری آنان امروزه حفظ شده است.[8]
 
مذهب در دوره جلایریان:
  در دوره جلایریان مذهب، مسئله‌ای بسیار پیچیده و غامض می‌باشد که چگونگی آن به درستی روشن و آشکار نیست آنچه مسلم است اکثریت مردم مملکت را اهل تسنن تشکیل می‌دادند، ولی اقلیتی بسیار مهم و تقریبا تمام ساکنین چند شهر بزرگ مانند نجف، کربلا، حله و کوفه، شیعه بودند. از بعضی اشارات و شواهد می‌توان دریافت که سلاطین جلایری نیز شیعه بوده‌اند، زیرا اغلب آنان و همچنین فرزندان ایشان بنامهای مقدسین فرقه تشیع مانند علی، حسین، حسن، قاسم و غیره موسوم بودند.
   شیخ حسن بزرگ و همچنین پسرش قاسم پس از مرگ در نجف اشرف بخاک سپرده شدند، اغلب سلاطین ایشان اشیاء بسیار گران‌بها و زیبائی وقف اماکن مقدس نجف و کربلا می‌‌کردند و در روی سکه‌های این دوره نام علی (ع) نیز دیده می‌شود.[9]
 


[1] .فضل الله، رشیدالدین،‌جامع التواریخ، تصحیح : دکتر بهمن کریمی، چاپ دوم، 1362، اقبال، ج 1، ص 175.
[2] . فضل الله، رشیدالدین،‌جامع التواریخ، تصحیح : دکتر بهمن کریمی، چاپ دوم، 1362، اقبال، ج 1، ص47 و 48.
[3]  بیانی، شیرین؛ تاریخ آل جلایر، تهران، دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ، چاپ دوم، 1381، ص 5.
[4] .قدیانی، عباس؛ تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران در دوره مغول، تهران، فرهنگ مکتوب، چاپ اول، 1384، کامران، ص 197.
[5] .همان، ص 199.
[6] .میرخوند، محمد؛ روضه الصفا، تهذیب و تلخیص، دکتر عباس زریاب، چاپ اول، پائیز، 73، چاپخانه مهارت، ج 5، ص 3 و 984.
[7] میرخوند، محمد؛ روضه ا لصفا، تهذیب و تلخیص دکتر عباس زریاب، چاپ اول، پائیز 73، چاپخانه مهارت، ج 5، ص 986.
[8] .دانشگاه کمبریچ، تاریخ ایران دوره تیموریان، ترجمه: دکتر یعقوب آژند، چاپ اول، 1379، دیبا، ص 19.
[9] .بیانی، شیرین؛ تاریخ آل جلایر، تهران، دانشگاه تهران، چاپ دوم، موسسه انتشارات و چاپ ، 1381، ص 135.
http://www.pajoohe.com
برگرفته