نظم نيروي نظامي ايران در دوره قاجار
نظم نيروي نظامي ايران در دوره قاجار
مقدمه:
یکي ازعوامل تعیین کننده در ساختار قدرت در ایران ، نیروی نظامی بوده است. بسیاری از حکومت ها پایگاه قبیتله ای داشته اند ، از ایـن رو در اکثر مـوارد ایلات در برپایی و یا براندازی قدرتها نقش تعیین کننده و انکـارناپـذیر داشته انـد . کسانی که در پی دست یافتـن به قــدرت سیاسی بود .همیشه سـعی می کردند از افراد قبیله خود و طوایف و قبایل هم سو و گاهی مخالف با قدرت موجود سود برند . مصداق عینی این وضعیت روی کار آمدن حکومت قاجارهاست ، چرا که بنیانگذار این سلسله از نیروی قبایل به عنوان اصـلی ترین وسیله کسب قـدرت به خـوبی بـهره برد . اما علاوه بر روی کار آمدن حکومت ها و کمک به تداوم آنها برقراری امنیت ، دفاع از استقلال و تمامیت ارضـی اصلی ترین وظیفه نیروی نظامی در هر کشوری است . همـزمان با روی کار آمدن حکومت قاجاریه ، تحولات وسیع و گسترده ای در جهــان مخصوصا اروپا به وقوع پیوست . ممالک اروپایی در جهت کسب منافع اقتصادی بیشتر به رقابت با یکـدیگر و نقـض استقلال و حــق حاکمیت ملل ضعیف دامن زدند ، ایران نیز از جمله ممالـکی بود که به طور ناخواسته در دایره این رقابت ها قرار گرفت در حــالی که ابزار اصلی دفـاع از خود یعنی نیروی نظامی قدرتمند و کافی را در اختیـار نداشت . در این دوره نیروی نظامی کشور عمدتااز نیروی قبایل تشکیل می شد که با روند سریع تحــولات جهـانی و به اقتضای منـافع مـلی به هیچ وجــه مطلوب نــظر نبود .
لذا به دلیل ضرورت تحول در ساختار نظامی ، از همان اوایل حکومت قاجارافرادی مانند عبـاس میـرزا و سپس میرزا ابوالقــاسم فراهانی ، میرزا تقی خان فراهانی و ... دست به کار اصلاح نیروی نظامی زدند .
نیروی نظامی قاجار قبل از تأسیس بریگاد قزاق :
الف : نیـــروی نظـامی قبـــل از ورود مستشاران اروپـایی ایـن دوره ، از تـکاپوي آقــا محمــد خان قـاجار برای به دست آوردن قـدرت شروع می شود و تا نخستین سالهای حـکومت فتحعلی شاه را دربر می گیرد . نیروی نظامی کشور در این دوره عبارت بود از باقیمـانده ارتش دوره نـادری بـه گونه ای که «رسته اصلی ارتش ایران همان سواره نظام بود که از بقایای ارتش معظم نادری به جا مانده ...»(1) وهمچنین سـواره نامنـظم ایـلات که به مـرور نقش اصـــلی را در استـقرار و استحـکام دولـت قاجـاریه کسب نمود . آقـامحمدخـان بنیانگذار ایـن سلسله عمد تا به اتکای نیروی ایـلات خود را بـالا کشید . او «اولیـن و بهتـرین نمـونه یک رئیس ایلاتی بود . وی از طریق شبکه هـاي ا رتباطی ایلاتی ، تصرفات ایلاتی و اتحادهای ایلاتی برای قدرت جنگیـد ، آنـرا به دست آورد و مستحکم کرد .»(2) پس نیروی نظامی ایران در زمان آقامحمدخان قاجار شامل باقیمانده توپخانه نادر مشهور به زنبورک خانه(3)
سواره نظام و سواره نامنظم ایلات بود . صـاحب روضـه الصفای ناصری می نویسد : «توپهای کوه پیکر بر عـراده های چـرخ چنبر حرکت کرد و اشتـران زنبورک خانه و نقاره خانه راه در گرفتند .» (4)
با قتل آقا محمـد خان و آغــاز پادشاهی فتحعلی شاه ، عمده نیروی نظامی کشور را نیـروی سواره نامنـظم ایـلات تشکیل می داد که به دو بخش تقسیـم مـی شد : یکی نیـرویـی کــه همیشه مستلزم رکـاب پـادشاه و ولـیعهد بـود واصـطلاحـا بـه قشون "پـارکابی" مشهور بـود . و دوم : نیرویی که حکـام محلی به هنگام ضرورت برای دولت مرکزی می فرستادند و آن را قشون ولایتی می نامیدند . در کنار این دوگروه حکام هم نیروی ثابت مخصوص به خود داشتند .برای خدمت سربازی تنهاازشیعیان استفاده می شد و اقلیتهای مسیـحی ، یـهودی ، زردتشتی و جمیـع شهرنشینان از آن معاف بودند و به گفته پاولویچ :«سنگینی بار خدمت سربازی بر دوش دهقانان فقیر بوده .» (5)
املاک و دهات متعلق به مالکان صاحب نفوذ از دادن سرباز معاف بودندوروستاهای ثروتمند هـم از طریـق پرداخت رشوه به مأمـورین دولت خود را از سربازی خـلاص می کردند . با روی کار آمدن امیر کبیر« برای اینکه قشون گیـری هم مثل مالیات بر پایه ی اساسی مستقر شود بنیچه مالیاتی را مأخذ دادن سرباز هم مقرر داشتند »(6) که روش نسبتا ثـابت تـر و عادلانه تری بود . در مجموع ایران سپاه دائمی نداشت و جنگجویان به هنگام بروز خـطر جمـــع آوری می شد . دستگاه اداری ضعف هـای اساســی داشـت ، چنانکه گفته می شود ، « قشون ایران در واقع فاقد سازمان اداری اســت . »(7) بعلاوه از حیث اردوگاه و تجهیزات نیز مشکلات بسیار جــدی وجود داشت چنانکه ژنرال گاردان که خود از نزدیک شاهد اوضاع بوده می نویسد ((اردوگاه هیچ گونه نظم نــدارد ... بــاروت سربازان هم مثل گلوله هایشان ناقص است ، ... » (8)
ب- نیروی نظامی پس از ورود مستشاران اروپایی :
گرچه در مورد زمان آغاز استفاده از سـلاح گرم در ایران اظهار نظر قطعی نمی توان کرد امـا عده ای از محققان معتقدند بـرای نخستین بار در زمان ترکمانان استفاده از سلاح گرم در ایران متداول گردید . پس از آن ایرانیان میدان جنگ چالدران را پشت سر گذاشتند ، که بـه اعتقـادی « صـنف پیاده نظام قشون ایران با اسلحه ناریه تجهیز یافتــه و پانزده عـراده توپ هم داشتند»(9) اگرچـه این میزان با قدرت ارتش عثمـانی قابل مقایسه نبـود . پـس از این حوادث و بر حسب ضـرورت شاه عبـاس اول جهت تقویت بنیـه نظـامی کشور گام های اساسی بر داشت ،اما پس از ان تا برآمدن نادر این جـریان کـم رنـگ و یا متوقف گـردید . نادرشاه بازسازی نیروی نظــامی کشور را وجهه ی همت خویش ساخت و توانست توپخانه قدرتمند و توانایی را برپا دارد . پس از نادر تـا بر آمـدن قاجاریه بار دیگر توانایی نظامی کشور سير قهقرايي طي نمود واز زمان فتحعلي شاه و به دلايلي بار ديگر اصتاح سازمان نظامي كشور ضرورت یافت ، اهم این دلایل به قرار زیر بود .
1- تحول در بافت جمعیتی ایران و رشد تدریجی جمعیت شهری .
2- تـحول تـدریجی در نظـام ایلی و استحاله آن به سمت و سوی جامعه ی شهری .
3- وقوع برخوردهای مـرزی میان ایران و روسیه و ایران و عثمانی و عدم توانمندی قوای ایلی در برابر این مخاطرات .
4- ضرورت تقویت و تمرکز قدرت دولت مرکزی از طریق کاستن از قدرت حکام محلی و رؤسای ایلات .
کسـی که در دوره قـاجاریه بـرای نخستین بار اصـلاح ساختار نظامی و تقویت بنیه دفاعی کشور را مورد توجه قرار داد فرزند و ولیعهد فتحعلی شاه ، عباس میرزا بود . او « .... اولین شخصیتی به شمار می آید که لزوم تشکیل یک ارتش منظم به سبک اروپا را برای کشور خود احساس کرد ، ... »(10) این شاهزاده قاجـار از یـک سو با دربار و مشکلاتش و از سوی دیگر با نقاط ضعف نیروی نظامی کشور خصوصا در برخورد با دشمنان خـارجـی در رابـطه بود و به دلیـل اشراف به وضع مـوجود ((
نخستين برنامه نوسازی را آغاز کرد .)) ( 11)
عباس میرزا برای دست یافتن به این هدف به ترتیب از افسران فرا ری روسی ، هیـأت فـرانسـوی بـه سرپرستی ژنرال گـاردان ، مستشاران انگلیسی ، مانند کریستی ولیندسی و ... بهره برد و مـوفق شد هسته مرکزی نظـام جد ید را بـه دست افسران فرانسوی بنیان گذارد . اصلاحات عباس میرزا عمدتا بر حول دو محور قرار داشت : 1- اصـلاح ساختاری ، سازمـانی و انسانی نـیروی نظامی . 2- توجه به تجهیزات و سلاحها . در بخش سازمانی مهمترین اقدام او آزاد کردن قوای نظامی از تحت سلطه و انقیاد رؤسای ایـلات و قرار دادن آن زیر نظر فرمانده دولت بود . در همـین رابطه آمده است : « اولا مـقرر فرمود که افراد و آحاد افواج نظام رعایت ایلیت و رعیتی صــاحب طایفه و حاکمی نمایند و در تمـام مــراتب مناصـب نظر ایشان بر حـکم و فرمان آن حضـرت باشد و به حـــکم او تابع امیر نظــام و صاحب منضبان والا مقام بوده باشند ، ...(12) اقدامــاتی که در بعــد تجهیزاتی تسلیحاتی انجــام شد عبارت بواز خرید مقادیری سـلاح از فرانسـه و انگلیس ، توسعه کارخانجـــــات اسلحه سازی در داخل ، برپایی اداره ترجمـه به منظور ترجمـه کتب عـــلمی به زبان فــارسی و اعزام نخستین گروه از محصــلین ايراني به اروپا تا در بـرخی رشته های کــاربردی مانند عــلوم نظامی ، مهندسی ، تفنگ سازی و ... .(13)به تحصيل بپردازند . گرچه حرکت بسیار سازنده ای توسط این شاهزاده قاجــار شروع شد و تا حــدی منشأ اثرات مثبتی نیز گــردید ولی بنا به دلایل زیر از وسعت و گستردگی لازم برخوردار نبود ووقعات را برآورده نکرد .
الف – ضعف سیستم اداری و مالی به عنوان دو رکن مهم در پیشبرد اصلاحات
ب - جریان داشتن جنگهای ایران و روسیه و نبود فرصت لازم و کافی
ج – عهد شکنی دولتهای طرف قرارداد با ایران
د – عدم استفاده از تجارب ملل و دول بی طرف و ...
دوره محمد شاه ( 1264 – 1250 هجری قمری )
کارهایی که در این دوره برای تقویت بنیه دفاعی و نظامی کشور صورت گرفت در مقایسـه بـا اقدامات دوره ی قبلی ( عباس میرزا ) از اهمیت کمتری برخوردار است در این زمانن افرادی مانند : میرزا ابوالقاسم فراهــانی ( قائم مقام ) راه اصلاحات را ادامه دادند ، به عـلاوه دولت از کمــک مستشاران انگلیسی مانند : کلنل استووارت برخوردار بود امـا به عـلت جنگ هرات و تیرگی روابط دو کشور ، بار دیگر دولت ایران متوجـه فـرانسویان شد . این بار کـار شکنی روسیه به دستیاری مـیرزا آغـاسی سبب ناکــامی بود و نبروی نظــامی دچــار مشکلات جـدی شد چنانکه جدی شد چنانکه به قول پیتر آوری :
« قشون محمدشاه از عده ای پا برهنه تشکیل می شد . » (14)
دوره ناصرالدین شاه ( 1296 – 1264 هجری قمری ) :
با شروع زمامداری ناصرالدین شاه در سال 1264 ( هجری قمری ) اوضاع کشور دچار پریشانی گردید . بروز اختلافـات داخـلی ، کشاکش بر سر قـدرت ، ضعف و عقب ماندگی اقتصادی ، فقر و نارضایتی عمومی از مظاهر بارز این پریشانی اوضاع بود . نیـروی نـظامی نیز دچـار مشکلات عـدیده بود . سرتیپ اینی – افسر ایتالیا کـه در زمان ناصرالدین شاه مدتی در خــدمت ارتش ایران بود در توصـیفات خـود می نویسد : « ارتش مورد بحث من ارتشی است که در واقع فاقد همه چیز است ... ارتش ایران چیزی نیست جز فوجی از افراد که نه درست اداره می شوند ، نه لباس و سرو وضعشان منـظـم است ، نـه اسـلحه دارنـد و نه نظم و انضـباطی در کـار آنــان مشاهده می شود ، ... »(15)
ارتش ایران در این دوره از دو گروه تشکیل می شد . 1- نیروی غیرمنظم شامل چریـک ویژه ایـلات و حشم روستایی 2- نیروی نسبتا منظمی که مربیان اروپایی بر پا کردنـد و شامل سـواره نظام و توپخانه مـی شد . البته از یک دسته سومی هم باید نام برد یعنی نیروی نظـامی دریایی که اگرچه از جایگاه چندانی برخوردار نبود ولی در این زمان عملا موجودیت یافت . در این دوره نیز عده ای دست بکار اصلاحات شده در صدد رفع مشکلات و نارسایی های موجود در بخشهای گوناگون از جمله نظام بر آمدند از جمله این شخصیتها میرزا تقی خان فراهـــانی ( امیر کبیر ) و میرزا حسین خان سپهسالار بودند .
الف – اصلاحات میرزا تقی خان فراهانی ( امیرکبیر )
میرزا تقی خــان نخستین صدر اعظم ناصرالدین شاه در کنار اقدامات دیگر اصلاح وضــع ارتش را نیز هــم به لــحاظ سـازمانی و اداری و هم از جهت برخورداری از تجهیزات کافی مورد توجه قرار دهد . مجموعه اقدامات او در این بخش عبارت بود از :
1- اصلاح روش سرباز گیری و قرار دادن آن بر بنیچه مالیاتی . 2- قشون جدید را به چهــار رکــن سواره نظام ، پیاده نظـــام ، توپخانه ، افراد مرزبان و جمــاز سوار مخصوص مناطقی چون : کرمان و بلوچستان ) تقسیم کرد )
3- برای ترقی در اسلحه ارتش « کارخانجات بـاروت سازی ، توپ ریزی و اسلحه سازی و ... » در شهرهای تهران ، مشهد و اصفهان بر پا داشت .
4- ایجاد مـــدرسه دارالفنون و بر قراری رشته نظام به عنوان یکی از رشته های این مدرسه 5- برقراری هنگهــای ثابت ایلات و آموزش آنها از طریق فرستادن اشخاص آشنا به امور و ...
ب – اصلاحات میرزا حسین خان سپهسالار :
او که تا سال 1287 هـجری قمری را عمـدتا در مقام سفارت در کشورهایی چون عثمـانی سپری کرده بود ، در این سال به سمت وزیر عدلیه و در سال بعد ( 1288 هجری ) به عنوان وزیر جنگ انتخاب شد و عنوان سپهسالار یافت در مرآه البلدان و به نقل از ناصرالدین شاه می خوانیم :
« ... و چون یک نفر نوکرصـدیق دولتخواه قاعده دان لازم است که رابطه میان ما و امور قشون باشد، لذا حـــاجی میرزا حسین خان مشیرالدوله را که حاضرحضور است از جانب خود نایب کرده ، ملقب به سپهسالار اعــظم و وزیر عسکریه می فرماییم . »(17)
سپهسالار از جمله افرادی بود که پس از ا میرکبیر روند اصلاحات را مخصوصا در بعد نظامی با جدیت دنبال کرد . اقداماتی که به همت او در این بخش انجام شد به قرار زیر بود :
1- وضع قوانین نو و تشکیلات تازه وزارت جنگ ، شامل جدایی کارهای کشوری از امور لشکری ، ایجاد قراولخانه و محاکمات نظامی .
2- استخدام معلمان اطریشی برای مدت سه سال که « این هیات در مدت یاد شده خدمات قابل توجهی ارائه کردند . » (17)
3- ایجاد روزنامه نظامی .
4- تأسیس کارخانه اسلحه سازی و خرید مقادیر سلاح از خارج
5- تاسیس شورای نظامی مرکب از چهار مقام نظامی و سه مقام سیاسی به منظور طرح و تدوین سیاستها و نقشه اصلاحات نظامی .
منابع و ماخذ (پی نوشتها)
1- برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به –مقتدر،غلامحسین –مقاله:"ارتش"-مجله ایرانشهر (نشریه شماره 22 سازمان یونسکو در ایران )1343ش/1964م ص 1101
2-آبراهامیان ،یراوند-"ایران بین دو انقلاب"ترجمه احمد گلمحمدی و محمد ابراهیم فتاحی ،تهران انتشارات نی 1377 چاپ دوم ص 48
3- زنبورک :توپهای کوچکی که معمولا بر پشت ستر حمل می شد و برد آنها به اندازه تیر رس یک تفنگ بود.
4- ر.ک.هدایت ،رضا قلی خان-"تکلمه تاریخ روضه الصفا "(روضه الصفای ناصری) ج نهم،کتابفروشی خیام قم 1339 ص 270
5- م.پاولویچ وتریا ایرانسکی –"انقلاب مشروطیت ایران"ترجمه م.هوشیار- انتشارات رودکی بی تا ص 97
6-ر.ک.مستوفی عبد الله،"تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجار"(شرح زندگانی من)جلد اول ،انتشارات کتابفروشی زوار 1360 ص 69
7- کرزون جرج ناتانیل "ایران و قضیه ایران "-ترجمه غ.وحید مازندرانی جلد اول انتشارات علمی و فرهنگی 1362 ص 773
8- دو گاردان ،آلفرد-"ماموریت ژنرال گاردان در ایران "ترجمه عباس اقبال،انتشارات نگاه 1362 چاپ دوم صص 73-74
9-برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به قوزانلو،جمیل – مقاله:"تاریخچه باروت و اسلحه ناریه"(استعمال اسلحه ناریه در ایران)مجله قشون سال ششم 1306 ش.شماره 16 ،انتشارات مطعبه کل قشون ص 608
10-میکله پی مونتسه ،آنجلو- مقاله:"ارتش ایران در سالهای 1874-1875 م"،ساختار و سازماندهی آن از دید ژنرال انریکو اندره اینی ،تاریخ معاصر(مجموع مقالات)کتاب سوم،انتشارات موسسه پژوهشی و مطالعات فرهنگی ص 14
11- ایران بین دو انقلاب ص 68
12-تکلمه روضه الصفا(روضه الصفای ناصری )ص438
13- ایران بین دو انقلاب ص 68
14-ر.ک .آوری-پیتر"تاریخ معاصر ایران"ترجمه محمد رفیعی مهر آبادی جلد اول،تهران،نشر موسسه مطبوعاتی عطایی(صفا)1363 ص 77
15-انجلو میکله پیه مونتسه،پیشین صص 36-37
16-غلامحسین مقتدر،پیشین ص 1103
17-اعتماد السلطنه،محمد حسن خان،"مرات البلدان"به کوشش عبد النبی نوایی و میر هاشم محدث جلد دوم و سوم ،تهران انتشارات دانشگاه تهران 1367 ص
برگرفته ازhttp://sadegh132.blogfa.com