وبلاگ دهملا-زرتشت پیامبرایرانی
زرتشت
زَرتُشت، زردشت،زردهُشت یا زراتُشت(در اوستا زَرَثوشْتَرَ به تعبیری به معنی «دارنده روشنایی زرینرنگ» و به تعبیری دیگر «دارنده شتر زردفام» و سرانجان به معنای «ستاره زرین») نام پیامبر ایرانی و بنیادگذار دین زرتشتیگری یا مزداپرستی و سراینده گاهان (کهنترین بخش اوستا) است. بعضی پژوهشگران بر این باورند که زرتشت در روز ششم فروردین زاده شده ولی درباره تاریخ زایش او دیدگاههای فراوانی وجود دارد. برآوردها از ششصد تا چندین هزار سال پیش از میلاد تفاوت دارند. تولد زرتشت را در شمال غربی ایران در نزدیکی دریاچه چیچست (ارومیه) در روستای انبی دانستهاند. پس از اعلام پیامبری در سن ۳۰ سالگی، زندگی بر زرتشت در منطقه شمال غربی ایران سخت شد و او ناچار به کوچ به شمال شرقی ایران آن روزگار یعنی منطقه بلخ شد. در آنجا زرتشت از پشتیبانی گشتاسبشاه برخوردار شد و توانست دین خود را گسترش دهد. زرتشت در سن ۷۷ سالگی در روز پنجم دی ماه در نیایشگاه بلخ بدست یك تورانی به نام توربراتور کشته شد. معنی اسم زرتشت بیشتر از ده شکل برای اسم زرتشت در زبان فارسی موجود است.زارتشت، زارهشت، زاردشت، زارهوشت، زردهشت، زراتشت، زرادشت، زرتهشت، زرهتشت، زره دست و زره هشت از این قبیل است ولی او خود را در گاتها زرتشتر می نامد و گاه نیز اسم خانوادگی را که «سپیتمه» باشد افزوده می شود و به صورت «زرتشتر سپیتمه» ذکر می شود.البته این اسم خانوادگی را امروزه سپنتمان و یا اسپنتمان می گویند.ظاهراً معنی آن از نژاد سفید و یا از خاندان سفید است. از بیشتر از دو هزار سال پیش تا به امروز هرکس به خیال خود معنی از برای کلمه زرتشت تصور کرده است.دینون یونانی آنرا به «ستاینده ستاره» ترجمه کرده است.آنچه که مشخص است این است که این اسم مرکب است از دو جزء «زرت» و «اشترا» هرچند که در سر زرت اختلاف بسیار است.انواع و اقسام معنی برای آن درست کرده اند که شرح همه آنها موجب طول کلام خواهد شد.البته اکثر تاریخ شناسان معتقدند زرد و زرین و پس از آن پیر و خشمگین معانی نزدیک تری هستند.بارتولومه جزء اول را «زرنت» ثبت کرده و «دارنده شتر پیر» معنی کرده است و دار «زراتو» دانسته و آن را «زرد» ترجمه کرده است.شاید هیچکدام درست نباشد زیرا کلمه زرد در خود اوستا «زیریت» است.البته «زرات» به معنی پیر آمده است ولی اینکه چرا در ترکیب با اشترا تبدیل به «زرت» شد باعث اختلاف نظر شده است. در جزء دوم این اسم اختلاف نظری نیست زیرا هنوز کلمه شتر و یا اشتر در زبان فارسی باقی است و هیچ شکی نیست که اسم پیغمبر مانند بسیاری از اسامی قدیم ایرانی که با اسب و شتر و گاو مرکب است با کلمه شتر ترکیب یافته و «دارنده شتر» معنی می دهد و به همان معنی است که امروز در فارسی می باشد.مثل فراشتر به معنی دارنده شتر راهوار و یا تندرو است.اسم پدر زرتشت پوروش اسپ بوده که مرکب است از پوروش به معنی دو رنگ و سیاه و سفید و اسپ.پوروش اسپ معنی دارنده اسپ سیاه و سفید را می دهد خاستگاه زرتشت از این پیامبر ایرانی در یشتهای کهن سخن میآید که در (اَریّانَ و یَوچَه) در ساحل رود (دائیتی) در سرزمین قبایل ایرانی متولد گردید در (زامیادیشت) زیستگاه زرتشت را در ناحیه ئی میداند که در آن دریاچه (کوسَویّ) است که مطابقتی با دریاچه هامون دارد. بهر تقدیر ناحیه (اَریانَّ و یوچَه) گاه خوارزم پنداشته میشود و گاه آن را آذربایجان و بعضاً بدلیل مراسمی مذهبی که در ستایش (اَرُدویسورااناهیتا) میشود آن را در سیستان ذکر کردهاند. امروز بر این باوریم که گاهان اثری قبل از زرتشت پیامبر محسوب میشود تاریخ موجودیت زرتشت را نمیتوان بطور قطع مشخص نمود که احتمالاً قدمت آن از ۱۴۰۰ سال قبل از میلاد تا ۶۳۰ سال ق م میدانند. زرتشت از سرزمینی کهنی برخواست که مردمانش آریایی بودند اندیشه زرتشت زرتشت آزادی و اختیار را گزینشی برای مردم میداند. بهره کار هر کس همانست که انجام میدهد جبری برای اشخاص نیست نیکی اشخاص جز بهرهئی از نیکوئی و شر اشخاص جز شری برای وی نخواهد بود اهورامزدا اَهورامَزدا یا هُرمُزد نام خدای نیکی در دین زرتشت است اهورامزدا خدای خوبیها و برادر دوقلوی اهریمن -خدای بدیها- است. زردتشتیها اهورا مزدا را میپرستند و معتقدند که او زمین را به عنوان میدان مبارزه اش با اهریمن ساخته است. اهورامزدا هم چنین پسری به نام اتر (Atar) دارد که با هیولای آسمان که اژدها (ریشهٔ لغت اژدها که اکنون به معنی هیولا به کار میرود همین اژدهاست) نام دارد میجنگد و او را در کوهی بلندی زندانی میکند. گرچه که سرنوشت اینگونه است که او روزی فرار میکند و در صدد نابود کردن نسل بشر بر میآید. اهورا مزدا معنای مولا(اهورا) و سرور دانا(مزدا) را میرساند.روی هم اهورا مزدا خدای یکتا و سرور ایزدان دیگر است.اهورامزدا خدای ویژه آیینهای ایرانی است که از همه آنها نام آشناتر برای مردم دین زرتشت است. بر پایه باورهای کهن زروانی و دیگر دینهای پس از آن چون مانوی گری اهورامزدا و اهریمن هردو زاده زروان خدای زمان بودند.جهان عرصه جنگ این دو برادر است ولی سرانجام چیرگی با اهورا مزداست.نام اهورامزدا به گونههای اهوره مزدا؛اورمزد و هرمز نیز نوشته و گفته شده است زرتشتیگری زرتشتیگری (مزداپرستی یا مَزدَیَسنی) یکی از دینهای ایرانی است که پیرامون ۱۲۰۰ (پیش از میلاد) تا ۱۴۰۰ (پیش از میلاد) از سوی پیامبر ایرانی، زرتشت اسپنتمان، پایهگذاری شد. زرتشت به ویرایش و بازبینی کیش چندخداباور آریائیان پرداخت. زرتشتیگری عناصری از یکتاپرستی و دوگانهپرستی را در خود دارد. بیشتر پژوهندگان بر این باورند که دین زرتشت تأثیر بسیار بزرگی بر یهودیت و مانیگرایی و بطور غیرمستقیم بر مسیحیت و اسلام داشته است.[نیاز به ذکر منبع] کتاب مقدس زرتشتیان اوستا است. از بخشهای گوناگون این کتاب بخشی به نام گاهان (سرودها) سخنان خود شخص زرتشت بوده است. خدای نیکسرشت در دین زرتشت، اهورامزدا (سرور دانا) نام دارد و پرستیده میشود. نیروی مخالف اهورامزدا و قطب بدیها اهریمن نام دارد. زرتشتیان امروزی خود را یکتاپرست میدانند و اهریمن را تنها نمادی تمثیلی از بدیها مینامند نه یک خدا. در زمان ساسانیان مردم به دو دسته تقسیم میشوند طبقه مردم معمولی و بزرگان. یکی از افراد طبقه بزرگان روحانیون زرتشتی بودند. اهورا مزدا واژه ای که زرتشت در اوستا (گاتاها) برای خدای یگانه به کار برده اهورامزدا است. در آغاز بیشتر نیایشها این عبارت به چشم می خورد: «خشنوتره اهورهه مزدا» یعنی به خشنودی اهورامزدا. در گاتاها گاهی اهورامزدا جدا از هم بکار رفته است؛ مثلاً در یسنای ۲۸ بند اول، مزدا آمده است. در بند هشتم همین یسن ابتدا اهورا و پس از چندین کلمه فاصله، مزدا آمده است. در بند ششم برعکس اول مزدا و پس از چند جمله، اهورا دیده می شود. در بند دوم مزدا-اهورا به کار برده شده است. در سراسر گاتاها هر جا، این دو واژه با هم آمده است، مزدا مقدم بر اهورا است. در یسنا ۲۸ بند اول زرتشت می گوید: « ای «مزدا» ! بهنگام نيايش با دستهای بر افراشته برای همه آفرينش سپند مينو خواستار رامش و پناه و شادمانيم در سایر بخشهای اوستا بر عکس گاتاها هر جا که این دو واژه با هم آمده، اهورا مقدم بر مزدا است البته در بعضی قسمتهای اوستا نیز مزدا اهورا آمده است. در سنگ نوشته های میخی نیز بیشتر اهورا مقدم بر مزدا می باشد. مسئله ی مهمی که هنگام خواندن گاتها ممکنست ذهن پژوهشگر را بخود مشغول کند اینست که چرا گاهی نام مزدا مقدم بر اهورا آمده و گاهی برعکس. و دیگر اینکه اردیبهشت و خورداد و امرداد و دیگر نامها چیستند یا کیستند که زرتشت به ستایش آنها می پردازد. پاسخ پرسش نخست را بعدتر خواهم داد اما در مورد پاسخ دوم ، یک دیدگاه اینست که آنها همان امشاسپندان و مقدسان بی مرگ هستند که بنوعی در حکم فرشتگانند در ادیان دیگر. اما بدیدگاه من این مسئله در اثر بدفهمی در ترجمه متون اوستایی و خوانش متن امروزین گاتها پیش می اید و بی توجهی به شعر-گونه بودن و سرود بودن گاتهای ابتداییست که باعث چنین بدفهمی هایی میشود. در ادامه چند مورد مرتبط دیگر بآن را که لازمست توزیح میدهم و دوباره بحث را (که گمان نکنم در یک یادداشت بگنجد) پی می گیرم. «مزدا» در بعضی بندهای گاتاها به معنی حافظه و به حافظه سپردن و به یاد داشتن است. این واژه در سانسکریت مذش، به معنی دانش و هوش می باشد. بنابراین وقتی که مزدا برای خدا به کار برده شده است از آن معنی هوشیار و آگاه و دانا برداشت کرده اند. پس اهورا مزدا به معنی سرور دانا است. اهورامزدا خالق و داور همه ی چیزهای مادی و مینوی است. او با اندیشیدن همه چیز را هستی می بخشد پس در واقع او از عدم می آفریند و با خود تنهاست. هستی کل، بهیچ روی بوسیله نیروهای اهریمنی محدود نمی شود و هیچ چیزی قدرت مقابله با او و توانایی محدود کردنش را ندارد. او یک بیکرانه ی مطلق است. البته پس از اشو زرتشت، اندیشه ی رویارویی و مقابله ی نیروهای اهریمنی با اهورا مزدا نیز بذهن برخی راه یافت و باعث کج روی ها و بد فهمی هایی در دین شد که یک پژوهشگر امروزی بهیچ روی نباید دوباره مرتکب این اشتباه فاحش در فهم اهورامزدا شود بلکه باید بتعریف های خود اشو زرتشت در گاتاها استناد کند اهورامزدا خیرخواه بندگانش است و ستایش ایشان را می شنود. همچنین در یسنای ۴۴ آمده است که او خالق همه چیز است و همه چیز به او وابسته است. او همه چیز را می داند چراکه او «مزدا» است. زرتشت خدایش را می بیند و کلمات او را می شنود. او از خدا می خواهد تا با او سخن بگوید اهورا مزدا ؛ «سپنته مینیو» یعنی مقدس ترین روان و خالق همه چیز است. وی همچنین «وهومنه» یعنی منش و اندیشه نیک و «اشه وهشته» یعنی بهترین حقیقت دادگری است. وی «خشثره ویرنه» بگویش امروزی شهریور یعنی شهریاری و پادشاهیست که باید انتخاب و برگزیده شود. «سپنته آرمیتی» است یعنی پارسایی مقدس. «هورتات» بگویش امروزی خورداد، جامعیت و رسایی و «امرتات» جاودانگی و بی مرگی است. او «اشه» یعنی راستی و درستی و قانون ایزدی و پاکی است و ۱۰۸ بار در گاتاها تکرار شده است کلمه «اشو» نیز از همین ریشه است که تنها برای زرتشت بکار رفته که اشون ترین اشونان است. وهومنه مرکب از «وهو» و «منه» به معنی خوب منش می باشد. کلمه خوب فارسی و «وهو» اوستایی همریشه اند. منش با «منه» اوستایی از یک ریشه است. وهومنه را به نیک نهاد و یا پاک سرشت میتوان ترجمه کرد. وهومنه و یا «وهیشتومنه» هر دو دارای یک معنی است و تقریباً ۱۳۰ بار در گاتاها تکرار شده است. خشتره یعنی کشور و توانایی و خسروی، کلمه شهر و شهریاری هر دو از خشتر اوستایی است. «آرمئتی» به معنای بردباری و فروتنی و مهر و اخلاص است. هئورتات یعنی رسایی و سلامت و عافیت. «أ» در امرتات از ادات نفی است و مرتات به معنای مرگ است و در مجموع به معنای بی مرگی و جاودانی است. این کلمات را به ترتیب اردیبهشت، بهمن، شهریور، سپندارمزد، خورداد و امرداد می گوییم. نزد زرتشتیان این شش کلمه علاوه بر اسم ماهها اسم شش روز از سی روز ماه در تقویم ایشان است. همه ی این کلمات از مجردات است و صفات اهورامزدا است و نه چیزی جدا ازو و دارای اختیار. البته بعدها این مسئله برای برخی باعث بدفهمی شد بطوریکه این شش صفت را از خداوند جدا کردند و انها را در نظامی بسته قرار دادند و بصورت فرشته در اوردند. مثل ملائکه در تورات، بطوریکه تفکیک این دو از هم بسیار مشکل است و در خواندن گاتاها (بدلیل ترجمه ای بودن آن از متون اوستایی) باید بسیار توجه داشت ویل دورانت درباره صفات اهورامزدا با تکیه بر سخنان اشو زرتشت در گاتاها می گوید مقصود از این منش پاک، عقل انسانی نیست بلکه منظور حکمت الهی است، که تقریباً با لوگوس یا کلمه «الله» اختلافی ندارد و اهورامزدا آن را وسیله آفرینش کائنات قرار می دهد، زرتشت برای اهورا مزدا هفت جلوه یا هفت صفت بر می شمارد که عبارت است از: نور، منش پاک، راستی، قدرت، تقوا، خیر و فناناپذیری ولی پیروان وی چون به شرک و پرستیدن ربهای متعدد عادت داشتند، به این صفات رنگ اشخاص دادند و آنها را «امشاسپندان» یا قدیسان جاودانی نام نهادند و چنان معتقد شدند که این امشاسپندان زیر نظر اهورا مزدا جهان را میآفریند و بر آن تسلط دارند؛ به این ترتیب بود که یکتا پرستی عالی موسس این دین در میان مردم به صورت شرک درآمد؛ این کاری است که پیش از آن در دین مسیحی صورت گرفت. علاوه بر ارواح مقدس امشاسپندان، پارسیان به فرشتگان نیز معتقد بودند و چنان می پنداشتند که زن و مرد و خرد و کلان، فرشته نگاهبان خاصی برای خود دارد از نظر زرتشت تنها اهورامزدا شایسته پرستش است. همچنین در (یسنا ۳۳، بند ۲) می گوید: «کسی که به ضد دروغپرست با زبان و اندیشه و دست ستیزگی کند، خوشنودی مزدا اهورا را به جای آورد.» زرتشت عظمت و جبروت را مختص اهورامزدا می داند و او را آفریننده یکتا و خداوند توانا می داند. وی در یسنا ۴۴ با یک زبان شاعرانه سئوالاتی بنیادین را برای شناخت آفریدگار مطرح میکند از تو می پرسم ای اهورامزدا! کیست پدر راستی؟ کیست نخستین کسی که راه سیر خورشید و ستاره بنمود؟ از کیست که ماه گاه تهی است و گاهی پر؟ کیست نگهدار زمین در پایین و سپهر در بالا؟ کیست آفریننده آب و گیاه؟ کیست که به باد و ابر تند روی آموخت؟ کیست آفریننده روشنایی سود بخش و تاریکی، کیست که خواب و بیداری آورد؟ کیست که بامداد و نیمروز و شب قرار داد و دینداران را به ادای فریضه گماشت؟ کیست آفریننده مهر و محبت آرمئتی؟ کیست که از روی دانش و خرد احترام پدر در دل پسر نهاد؟ پس از تمام این پرسشها زرتشت در پاسخ چنین می گوید: «من می کوشم ای مزدا، که تو را به توسط خرد مقدس آفریدگار کل به درستی بشناسم.» او میکوشد انجام کنش شناخت را به بهترین وسیله ی شناخت یعنی وهومنی به انجام رساند که اول بار از دست اهورا دریافت داشته است. پس از فهم مسئله، اشو زرتشت با درخواست فوری «وهومنه» اقرار به دین می کند و برآن میشود تا دشمن حقیقی دروغ و حامی قدرتمندی برای «اشه» باشد تا تعادل و خوشبختی در جهان حکمفرما شود. از این رو، با توجه به سخنان زرتشت در گاتاها، می توان اذعان کرد که او، به خدایی يکتا و قادری مطلق که خالق همه چیز است اعتقاد داشت. یعنی زرتشت هم توحید ذاتی و هم توحید خالقی را باور داشت بنياد دين زرتشت بر هفت پايه استوار است -يكتايي اهورامزدا ـ پيامبري اشوزرتشت - پيروي از اَشا ـ داشتن انديشه -گفتار -كردار نيك ــ آزادي گزينش راه ــ پاداش كار نيك و پادافراه (كيفر) كار زشت ــ جاوداني روان ــ رستاخيز نه قومی برگزيده دارد و نه با زبان ويژه ای برای کسانی وحی می فرستد و نه گروهی از آفريدگان خويش را مامور کشتار گروهی ديگر می کند و نه خودش شبانه چند هزار نفر از بندگانش (فرزندان مصريان) را از میان می برد و نه بابت لغزشهائی که خودش برای اين بندگان خواسته است آنها را بسوی آتش و مار و عقرب به جهانی ديگر روانه می کند. او دستگاه بيکران آفرينش را برای زمين ما که ذره ای ناچيز در اين دستگاه است نيافريده، بلکه او جوهر راستی و سرآغاز راستی است. او به هستی آورنده خرد و آغاز و پايان نظامی است بنام « اشا» که ميلياردها کهکشان را با ميلياردها خورشيد آنها را از ميلياردها سال پيش با خرد بيکران خود در گردش دارد. است. او برتر و پاک تر از آن است که ما او را درگير مسائل فرومايه زندگی چند انسان گمراه بکنيم. او اهورا مزداست. او خوشبختی و شادی و شکوفائی را برای جانداران اين زمين آفريده .او آزادی گزينش را آفريده تا انسانها بتوانند راه و روش وشيوه زندگی خود را بدلخواه خود گزينش کنند.او آرامش را آفريده تا مردمان زندگی اسوده داشته باشند. او انديشه نيک را آفريده تا زنان ومردان را به سوی بخش پرفروغ زندگی راهنمائی کند. او چيرگی به خود را آفريده تا مردمان را از لغزشهای نا خواسته زندگی دور نگاه دارد. او تکا مل و رسا ئئ را آفريده تا مردمان هر روز، هم خود و هم اين جهان را تازه تر و نوتر کرده و پيشرفت دهند. و سر انجام او جاودانگی را آفريده تا زنان و مردانی را که با او در روند آفرينش همکاری کرده و در خوشبخت کردن خود و ديگران و اين جهان گام برداشته اند در «سرای مينوی سرود»، جاودانه با فروغ خود و در فروغ خود روشنی بخشد. او هيچگاه آفريده گان خود را «بنده و برده» خود نناميده بلکه هميشه آنها را « دوست و همکار» مینامد. دوست وهمکار برای بهتر کردن و خوشبخت کردن اين کره که ما انرا زمين میناميم. اين نيک بختی استثنائی ايرانيان بود که اين آئين بی همتا از سرزمين آنها بر خيزد تا به تمام جهان نور بيافشاند بود مردمي کيش و آيين ما نگيرد خرد ُخرده بر دين ما بياريم باز آب رفته بجوي مگر زان بيابيم باز آبروي گفتاری از زرتشت ای مزدای بهترین ، به سوی من آی و خود را به من بنمای ، تا در پرتو راستی و اندیشه نیک ، سخنان خود را خارج از انجمن مغان ، به گوش دیگران نیز برسانم . باشد که آنچه بایسته ماست ، و نمازی که شایسته توست برای ما آشکار گردد . ای خداوند جان و خرد هنگامی که در اندیشه خود تو را سر آغاز و سرانجام هستی شناختم .آنگاه با دیده دل دریافتم که توئی آفریننده راستی و داور دادگری که کردار مردم جهان را داوری می کنی . هستي و يكتايي اهورامزدا نخستين تعاليم اشو زرتشت آموزش دين توحيدي و يكتايي خداوند بزرگ به نام اهورامزداست اهورا يعني هستي بخش يا آفريننده جان و مزدا به معني داناي بز رگ است كه روي هم ميشود هستي بخش داناي بزرگ.اين دو نام در گاتها اغلب به صورت جدا اهورا يا مزدا و گاه به صورت مركب مزدا اهورا يا اهورا مزدا آمده است مثلا در يسنا 31 بند 8 اشو زرتشت مي فرمايد: اي مزدا همان كه تو را با ديده نگريستم … و هيچ گونه تصويري براي آن اختيار نشده بون زمان و مكان و يكتاي بي همتا مي باشد. اوستا وگاتها گاتها (نغمه و سرود كه با نامهاي گاتا،گاتاها،گاهان نيز خوانده ميشود) گفتگو ها و دريافتهاي دروني اشوزرتشت از هورا مزدا و آموزشهاي برخاسته از خرد و دانش اوست كه روش درست زندگي را در قالب سرود به مردم مي آموزد.زرتشتيان تنها گاتها را آموزش پيام آور خود ، بازتاب انديشه او و پايه دين زرتشتي ميدانند كتابي كه امروز به نام كتاب ديني زرتشتيان با نام اوستا در دنيا مشهور است مجموعه اي است از سروده هاي آسماني زرتشت،نمازها، سرودهاي حماسي،مراسم و آداب ديني،اما تنها آن قسمت از اوستا كه به گاتها مشهور است پيام آسماني و سروده هاي اشو زرتشت مي باشد و هرگاه به ديانت زرتشتي در دوران اوليه اشاره شود هرگونه برداشتي جز از گاتها از اشو زرتشت نيست بلكه منسوب به وي است. (اوستا: دانش و علم از ريشه ويس ياويد به معني دانستن ) اوستا خود مشتمل بر پنج كتاب يشتها،يسنا،خرده اوستا،ويسپرد و ونديداد است.يسنا شامل هفتاد و دو بخش يا هات مي باشد كه هفده هات آن گاتها ناميده مي شود . اشو زرتشت اشوزرتشت(اشو:پيرو اشاو راستي و پاكي) پيام آور ايراني و نخستين كسي بود كه با خرد و دانش خود از وجود پروردگار يكتا آگاهي يافت و سپس داراي مانتره ( پيام راستين و انديشه برانگيز اهورامزدا) شد. ايشان بر پاكي،تجربه،دانش و بينش ديني و اجتماعي خود توانست با اهورامزدا ارتباط معنوي عميقي برقرار كرده و راه پويا و روش اشايي زندگي را به مردم بياموزد. امشاسپندان امشاسپندان كه بازشناساننده هاي وجود اهورامزدا هستند.اين واژه به معني جاودانان پاك يا مقدسان بي مرگ است كه از دو جز امشه به معني جاوداني و بي مرگ و سپنته به معني پاك و مقدس تشكيل شده همانطور كه گفتيم امشاسپندان شش فروزه اهورامزدا هستند كه هر كدام داراي مفهومي است كه بخشي از عظمت خداوند يكتا را به آدمي مي شناسانند و با شناخت و پيروي از اين مفاهيم ميتوان اهورا مزدا را درك كرد. شش امشاسپندان عبارتند از: 1- وهمن يا وهومن : به معني نيك انديشي 2- اشه وهيشته(ارديبهشت): به معني بهترين راستي 3- خشتره وييريه(شهريور) : شهرياري و فرمانروايي بر خويشتن 4- سپنته آرميتي: به معني عشق ، مهر و فروتني 5- هيوروتات(خرداد): به معني رسايي و كمال 6- امرتات(امرداد): به معني بي مرگي و جاودانگي لازم به ذكر است كه در برخي از ادبيات ديني،امشاسپندان در جهان مادي داراي نقشي به عنوان نگهبان شش گروه از آفريده هاي جهان هستند:وهمن نگهبان جانوران سودمند،اشه وهيشه نگهبان آتش،خشتره وييريه نگهبان فلزات ، سپنته آرميتي نگهبان زمين،هيوروتات نگهبان آب ، امرتات نگهبان گياهان. هستي و يكتايي اهورامزدا نخستين تعاليم اشو زرتشت آموزش دين توحيدي و يكتايي خداوند بزرگ به نام اهورامزداست اهورا يعني هستي بخش يا آفريننده جان و مزدا به معني داناي بز رگ است كه روي هم ميشود هستي بخش داناي بزرگ.اين دو نام در گاتها اغلب به صورت جدا اهورا يا مزدا و گاه به صورت مركب مزدا اهورا يا اهورا مزدا آمده است مثلا در يسنا 31 بند 8 اشو زرتشت مي فرمايد: اي مزدا همان كه تو را با ديده نگريستم … و هيچ گونه تصويري براي آن اختيار نشده بون زمان و مكان و يكتاي بي همتا مي باشد. آنگاه تو را مقدس شناختم اي اهورا مزدا كه تو را سرآغاز و سرانجام همه چيز دانسته و دريافتم كه تو از روز ازل نتيجه و بازتاب هر انديشه و گفتار و كردار نيك يا بدي را مقرر فرمودي و داوري تو بر اين اصل است كه پيوسته بدي بهره ي بدان و نيكي پاداش نيكان ا ست تا روز رستاخيز.(يسناي43 بند5)
زَرتُشت، زردشت،زردهُشت یا زراتُشت(در اوستا زَرَثوشْتَرَ به تعبیری به معنی «دارنده روشنایی زرینرنگ» و به تعبیری دیگر «دارنده شتر زردفام» و سرانجان به معنای «ستاره زرین») نام پیامبر ایرانی و بنیادگذار دین زرتشتیگری یا مزداپرستی و سراینده گاهان (کهنترین بخش اوستا) است. بعضی پژوهشگران بر این باورند که زرتشت در روز ششم فروردین زاده شده ولی درباره تاریخ زایش او دیدگاههای فراوانی وجود دارد. برآوردها از ششصد تا چندین هزار سال پیش از میلاد تفاوت دارند. تولد زرتشت را در شمال غربی ایران در نزدیکی دریاچه چیچست (ارومیه) در روستای انبی دانستهاند. پس از اعلام پیامبری در سن ۳۰ سالگی، زندگی بر زرتشت در منطقه شمال غربی ایران سخت شد و او ناچار به کوچ به شمال شرقی ایران آن روزگار یعنی منطقه بلخ شد. در آنجا زرتشت از پشتیبانی گشتاسبشاه برخوردار شد و توانست دین خود را گسترش دهد. زرتشت در سن ۷۷ سالگی در روز پنجم دی ماه در نیایشگاه بلخ بدست یك تورانی به نام توربراتور کشته شد. معنی اسم زرتشت بیشتر از ده شکل برای اسم زرتشت در زبان فارسی موجود است.زارتشت، زارهشت، زاردشت، زارهوشت، زردهشت، زراتشت، زرادشت، زرتهشت، زرهتشت، زره دست و زره هشت از این قبیل است ولی او خود را در گاتها زرتشتر می نامد و گاه نیز اسم خانوادگی را که «سپیتمه» باشد افزوده می شود و به صورت «زرتشتر سپیتمه» ذکر می شود.البته این اسم خانوادگی را امروزه سپنتمان و یا اسپنتمان می گویند.ظاهراً معنی آن از نژاد سفید و یا از خاندان سفید است. از بیشتر از دو هزار سال پیش تا به امروز هرکس به خیال خود معنی از برای کلمه زرتشت تصور کرده است.دینون یونانی آنرا به «ستاینده ستاره» ترجمه کرده است.آنچه که مشخص است این است که این اسم مرکب است از دو جزء «زرت» و «اشترا» هرچند که در سر زرت اختلاف بسیار است.انواع و اقسام معنی برای آن درست کرده اند که شرح همه آنها موجب طول کلام خواهد شد.البته اکثر تاریخ شناسان معتقدند زرد و زرین و پس از آن پیر و خشمگین معانی نزدیک تری هستند.بارتولومه جزء اول را «زرنت» ثبت کرده و «دارنده شتر پیر» معنی کرده است و دار «زراتو» دانسته و آن را «زرد» ترجمه کرده است.شاید هیچکدام درست نباشد زیرا کلمه زرد در خود اوستا «زیریت» است.البته «زرات» به معنی پیر آمده است ولی اینکه چرا در ترکیب با اشترا تبدیل به «زرت» شد باعث اختلاف نظر شده است. در جزء دوم این اسم اختلاف نظری نیست زیرا هنوز کلمه شتر و یا اشتر در زبان فارسی باقی است و هیچ شکی نیست که اسم پیغمبر مانند بسیاری از اسامی قدیم ایرانی که با اسب و شتر و گاو مرکب است با کلمه شتر ترکیب یافته و «دارنده شتر» معنی می دهد و به همان معنی است که امروز در فارسی می باشد.مثل فراشتر به معنی دارنده شتر راهوار و یا تندرو است.اسم پدر زرتشت پوروش اسپ بوده که مرکب است از پوروش به معنی دو رنگ و سیاه و سفید و اسپ.پوروش اسپ معنی دارنده اسپ سیاه و سفید را می دهد خاستگاه زرتشت از این پیامبر ایرانی در یشتهای کهن سخن میآید که در (اَریّانَ و یَوچَه) در ساحل رود (دائیتی) در سرزمین قبایل ایرانی متولد گردید در (زامیادیشت) زیستگاه زرتشت را در ناحیه ئی میداند که در آن دریاچه (کوسَویّ) است که مطابقتی با دریاچه هامون دارد. بهر تقدیر ناحیه (اَریانَّ و یوچَه) گاه خوارزم پنداشته میشود و گاه آن را آذربایجان و بعضاً بدلیل مراسمی مذهبی که در ستایش (اَرُدویسورااناهیتا) میشود آن را در سیستان ذکر کردهاند. امروز بر این باوریم که گاهان اثری قبل از زرتشت پیامبر محسوب میشود تاریخ موجودیت زرتشت را نمیتوان بطور قطع مشخص نمود که احتمالاً قدمت آن از ۱۴۰۰ سال قبل از میلاد تا ۶۳۰ سال ق م میدانند. زرتشت از سرزمینی کهنی برخواست که مردمانش آریایی بودند اندیشه زرتشت زرتشت آزادی و اختیار را گزینشی برای مردم میداند. بهره کار هر کس همانست که انجام میدهد جبری برای اشخاص نیست نیکی اشخاص جز بهرهئی از نیکوئی و شر اشخاص جز شری برای وی نخواهد بود اهورامزدا اَهورامَزدا یا هُرمُزد نام خدای نیکی در دین زرتشت است اهورامزدا خدای خوبیها و برادر دوقلوی اهریمن -خدای بدیها- است. زردتشتیها اهورا مزدا را میپرستند و معتقدند که او زمین را به عنوان میدان مبارزه اش با اهریمن ساخته است. اهورامزدا هم چنین پسری به نام اتر (Atar) دارد که با هیولای آسمان که اژدها (ریشهٔ لغت اژدها که اکنون به معنی هیولا به کار میرود همین اژدهاست) نام دارد میجنگد و او را در کوهی بلندی زندانی میکند. گرچه که سرنوشت اینگونه است که او روزی فرار میکند و در صدد نابود کردن نسل بشر بر میآید. اهورا مزدا معنای مولا(اهورا) و سرور دانا(مزدا) را میرساند.روی هم اهورا مزدا خدای یکتا و سرور ایزدان دیگر است.اهورامزدا خدای ویژه آیینهای ایرانی است که از همه آنها نام آشناتر برای مردم دین زرتشت است. بر پایه باورهای کهن زروانی و دیگر دینهای پس از آن چون مانوی گری اهورامزدا و اهریمن هردو زاده زروان خدای زمان بودند.جهان عرصه جنگ این دو برادر است ولی سرانجام چیرگی با اهورا مزداست.نام اهورامزدا به گونههای اهوره مزدا؛اورمزد و هرمز نیز نوشته و گفته شده است زرتشتیگری زرتشتیگری (مزداپرستی یا مَزدَیَسنی) یکی از دینهای ایرانی است که پیرامون ۱۲۰۰ (پیش از میلاد) تا ۱۴۰۰ (پیش از میلاد) از سوی پیامبر ایرانی، زرتشت اسپنتمان، پایهگذاری شد. زرتشت به ویرایش و بازبینی کیش چندخداباور آریائیان پرداخت. زرتشتیگری عناصری از یکتاپرستی و دوگانهپرستی را در خود دارد. بیشتر پژوهندگان بر این باورند که دین زرتشت تأثیر بسیار بزرگی بر یهودیت و مانیگرایی و بطور غیرمستقیم بر مسیحیت و اسلام داشته است.[نیاز به ذکر منبع] کتاب مقدس زرتشتیان اوستا است. از بخشهای گوناگون این کتاب بخشی به نام گاهان (سرودها) سخنان خود شخص زرتشت بوده است. خدای نیکسرشت در دین زرتشت، اهورامزدا (سرور دانا) نام دارد و پرستیده میشود. نیروی مخالف اهورامزدا و قطب بدیها اهریمن نام دارد. زرتشتیان امروزی خود را یکتاپرست میدانند و اهریمن را تنها نمادی تمثیلی از بدیها مینامند نه یک خدا. در زمان ساسانیان مردم به دو دسته تقسیم میشوند طبقه مردم معمولی و بزرگان. یکی از افراد طبقه بزرگان روحانیون زرتشتی بودند. اهورا مزدا واژه ای که زرتشت در اوستا (گاتاها) برای خدای یگانه به کار برده اهورامزدا است. در آغاز بیشتر نیایشها این عبارت به چشم می خورد: «خشنوتره اهورهه مزدا» یعنی به خشنودی اهورامزدا. در گاتاها گاهی اهورامزدا جدا از هم بکار رفته است؛ مثلاً در یسنای ۲۸ بند اول، مزدا آمده است. در بند هشتم همین یسن ابتدا اهورا و پس از چندین کلمه فاصله، مزدا آمده است. در بند ششم برعکس اول مزدا و پس از چند جمله، اهورا دیده می شود. در بند دوم مزدا-اهورا به کار برده شده است. در سراسر گاتاها هر جا، این دو واژه با هم آمده است، مزدا مقدم بر اهورا است. در یسنا ۲۸ بند اول زرتشت می گوید: « ای «مزدا» ! بهنگام نيايش با دستهای بر افراشته برای همه آفرينش سپند مينو خواستار رامش و پناه و شادمانيم در سایر بخشهای اوستا بر عکس گاتاها هر جا که این دو واژه با هم آمده، اهورا مقدم بر مزدا است البته در بعضی قسمتهای اوستا نیز مزدا اهورا آمده است. در سنگ نوشته های میخی نیز بیشتر اهورا مقدم بر مزدا می باشد. مسئله ی مهمی که هنگام خواندن گاتها ممکنست ذهن پژوهشگر را بخود مشغول کند اینست که چرا گاهی نام مزدا مقدم بر اهورا آمده و گاهی برعکس. و دیگر اینکه اردیبهشت و خورداد و امرداد و دیگر نامها چیستند یا کیستند که زرتشت به ستایش آنها می پردازد. پاسخ پرسش نخست را بعدتر خواهم داد اما در مورد پاسخ دوم ، یک دیدگاه اینست که آنها همان امشاسپندان و مقدسان بی مرگ هستند که بنوعی در حکم فرشتگانند در ادیان دیگر. اما بدیدگاه من این مسئله در اثر بدفهمی در ترجمه متون اوستایی و خوانش متن امروزین گاتها پیش می اید و بی توجهی به شعر-گونه بودن و سرود بودن گاتهای ابتداییست که باعث چنین بدفهمی هایی میشود. در ادامه چند مورد مرتبط دیگر بآن را که لازمست توزیح میدهم و دوباره بحث را (که گمان نکنم در یک یادداشت بگنجد) پی می گیرم. «مزدا» در بعضی بندهای گاتاها به معنی حافظه و به حافظه سپردن و به یاد داشتن است. این واژه در سانسکریت مذش، به معنی دانش و هوش می باشد. بنابراین وقتی که مزدا برای خدا به کار برده شده است از آن معنی هوشیار و آگاه و دانا برداشت کرده اند. پس اهورا مزدا به معنی سرور دانا است. اهورامزدا خالق و داور همه ی چیزهای مادی و مینوی است. او با اندیشیدن همه چیز را هستی می بخشد پس در واقع او از عدم می آفریند و با خود تنهاست. هستی کل، بهیچ روی بوسیله نیروهای اهریمنی محدود نمی شود و هیچ چیزی قدرت مقابله با او و توانایی محدود کردنش را ندارد. او یک بیکرانه ی مطلق است. البته پس از اشو زرتشت، اندیشه ی رویارویی و مقابله ی نیروهای اهریمنی با اهورا مزدا نیز بذهن برخی راه یافت و باعث کج روی ها و بد فهمی هایی در دین شد که یک پژوهشگر امروزی بهیچ روی نباید دوباره مرتکب این اشتباه فاحش در فهم اهورامزدا شود بلکه باید بتعریف های خود اشو زرتشت در گاتاها استناد کند اهورامزدا خیرخواه بندگانش است و ستایش ایشان را می شنود. همچنین در یسنای ۴۴ آمده است که او خالق همه چیز است و همه چیز به او وابسته است. او همه چیز را می داند چراکه او «مزدا» است. زرتشت خدایش را می بیند و کلمات او را می شنود. او از خدا می خواهد تا با او سخن بگوید اهورا مزدا ؛ «سپنته مینیو» یعنی مقدس ترین روان و خالق همه چیز است. وی همچنین «وهومنه» یعنی منش و اندیشه نیک و «اشه وهشته» یعنی بهترین حقیقت دادگری است. وی «خشثره ویرنه» بگویش امروزی شهریور یعنی شهریاری و پادشاهیست که باید انتخاب و برگزیده شود. «سپنته آرمیتی» است یعنی پارسایی مقدس. «هورتات» بگویش امروزی خورداد، جامعیت و رسایی و «امرتات» جاودانگی و بی مرگی است. او «اشه» یعنی راستی و درستی و قانون ایزدی و پاکی است و ۱۰۸ بار در گاتاها تکرار شده است کلمه «اشو» نیز از همین ریشه است که تنها برای زرتشت بکار رفته که اشون ترین اشونان است. وهومنه مرکب از «وهو» و «منه» به معنی خوب منش می باشد. کلمه خوب فارسی و «وهو» اوستایی همریشه اند. منش با «منه» اوستایی از یک ریشه است. وهومنه را به نیک نهاد و یا پاک سرشت میتوان ترجمه کرد. وهومنه و یا «وهیشتومنه» هر دو دارای یک معنی است و تقریباً ۱۳۰ بار در گاتاها تکرار شده است. خشتره یعنی کشور و توانایی و خسروی، کلمه شهر و شهریاری هر دو از خشتر اوستایی است. «آرمئتی» به معنای بردباری و فروتنی و مهر و اخلاص است. هئورتات یعنی رسایی و سلامت و عافیت. «أ» در امرتات از ادات نفی است و مرتات به معنای مرگ است و در مجموع به معنای بی مرگی و جاودانی است. این کلمات را به ترتیب اردیبهشت، بهمن، شهریور، سپندارمزد، خورداد و امرداد می گوییم. نزد زرتشتیان این شش کلمه علاوه بر اسم ماهها اسم شش روز از سی روز ماه در تقویم ایشان است. همه ی این کلمات از مجردات است و صفات اهورامزدا است و نه چیزی جدا ازو و دارای اختیار. البته بعدها این مسئله برای برخی باعث بدفهمی شد بطوریکه این شش صفت را از خداوند جدا کردند و انها را در نظامی بسته قرار دادند و بصورت فرشته در اوردند. مثل ملائکه در تورات، بطوریکه تفکیک این دو از هم بسیار مشکل است و در خواندن گاتاها (بدلیل ترجمه ای بودن آن از متون اوستایی) باید بسیار توجه داشت ویل دورانت درباره صفات اهورامزدا با تکیه بر سخنان اشو زرتشت در گاتاها می گوید مقصود از این منش پاک، عقل انسانی نیست بلکه منظور حکمت الهی است، که تقریباً با لوگوس یا کلمه «الله» اختلافی ندارد و اهورامزدا آن را وسیله آفرینش کائنات قرار می دهد، زرتشت برای اهورا مزدا هفت جلوه یا هفت صفت بر می شمارد که عبارت است از: نور، منش پاک، راستی، قدرت، تقوا، خیر و فناناپذیری ولی پیروان وی چون به شرک و پرستیدن ربهای متعدد عادت داشتند، به این صفات رنگ اشخاص دادند و آنها را «امشاسپندان» یا قدیسان جاودانی نام نهادند و چنان معتقد شدند که این امشاسپندان زیر نظر اهورا مزدا جهان را میآفریند و بر آن تسلط دارند؛ به این ترتیب بود که یکتا پرستی عالی موسس این دین در میان مردم به صورت شرک درآمد؛ این کاری است که پیش از آن در دین مسیحی صورت گرفت. علاوه بر ارواح مقدس امشاسپندان، پارسیان به فرشتگان نیز معتقد بودند و چنان می پنداشتند که زن و مرد و خرد و کلان، فرشته نگاهبان خاصی برای خود دارد از نظر زرتشت تنها اهورامزدا شایسته پرستش است. همچنین در (یسنا ۳۳، بند ۲) می گوید: «کسی که به ضد دروغپرست با زبان و اندیشه و دست ستیزگی کند، خوشنودی مزدا اهورا را به جای آورد.» زرتشت عظمت و جبروت را مختص اهورامزدا می داند و او را آفریننده یکتا و خداوند توانا می داند. وی در یسنا ۴۴ با یک زبان شاعرانه سئوالاتی بنیادین را برای شناخت آفریدگار مطرح میکند از تو می پرسم ای اهورامزدا! کیست پدر راستی؟ کیست نخستین کسی که راه سیر خورشید و ستاره بنمود؟ از کیست که ماه گاه تهی است و گاهی پر؟ کیست نگهدار زمین در پایین و سپهر در بالا؟ کیست آفریننده آب و گیاه؟ کیست که به باد و ابر تند روی آموخت؟ کیست آفریننده روشنایی سود بخش و تاریکی، کیست که خواب و بیداری آورد؟ کیست که بامداد و نیمروز و شب قرار داد و دینداران را به ادای فریضه گماشت؟ کیست آفریننده مهر و محبت آرمئتی؟ کیست که از روی دانش و خرد احترام پدر در دل پسر نهاد؟ پس از تمام این پرسشها زرتشت در پاسخ چنین می گوید: «من می کوشم ای مزدا، که تو را به توسط خرد مقدس آفریدگار کل به درستی بشناسم.» او میکوشد انجام کنش شناخت را به بهترین وسیله ی شناخت یعنی وهومنی به انجام رساند که اول بار از دست اهورا دریافت داشته است. پس از فهم مسئله، اشو زرتشت با درخواست فوری «وهومنه» اقرار به دین می کند و برآن میشود تا دشمن حقیقی دروغ و حامی قدرتمندی برای «اشه» باشد تا تعادل و خوشبختی در جهان حکمفرما شود. از این رو، با توجه به سخنان زرتشت در گاتاها، می توان اذعان کرد که او، به خدایی يکتا و قادری مطلق که خالق همه چیز است اعتقاد داشت. یعنی زرتشت هم توحید ذاتی و هم توحید خالقی را باور داشت بنياد دين زرتشت بر هفت پايه استوار است -يكتايي اهورامزدا ـ پيامبري اشوزرتشت - پيروي از اَشا ـ داشتن انديشه -گفتار -كردار نيك ــ آزادي گزينش راه ــ پاداش كار نيك و پادافراه (كيفر) كار زشت ــ جاوداني روان ــ رستاخيز نه قومی برگزيده دارد و نه با زبان ويژه ای برای کسانی وحی می فرستد و نه گروهی از آفريدگان خويش را مامور کشتار گروهی ديگر می کند و نه خودش شبانه چند هزار نفر از بندگانش (فرزندان مصريان) را از میان می برد و نه بابت لغزشهائی که خودش برای اين بندگان خواسته است آنها را بسوی آتش و مار و عقرب به جهانی ديگر روانه می کند. او دستگاه بيکران آفرينش را برای زمين ما که ذره ای ناچيز در اين دستگاه است نيافريده، بلکه او جوهر راستی و سرآغاز راستی است. او به هستی آورنده خرد و آغاز و پايان نظامی است بنام « اشا» که ميلياردها کهکشان را با ميلياردها خورشيد آنها را از ميلياردها سال پيش با خرد بيکران خود در گردش دارد. است. او برتر و پاک تر از آن است که ما او را درگير مسائل فرومايه زندگی چند انسان گمراه بکنيم. او اهورا مزداست. او خوشبختی و شادی و شکوفائی را برای جانداران اين زمين آفريده .او آزادی گزينش را آفريده تا انسانها بتوانند راه و روش وشيوه زندگی خود را بدلخواه خود گزينش کنند.او آرامش را آفريده تا مردمان زندگی اسوده داشته باشند. او انديشه نيک را آفريده تا زنان ومردان را به سوی بخش پرفروغ زندگی راهنمائی کند. او چيرگی به خود را آفريده تا مردمان را از لغزشهای نا خواسته زندگی دور نگاه دارد. او تکا مل و رسا ئئ را آفريده تا مردمان هر روز، هم خود و هم اين جهان را تازه تر و نوتر کرده و پيشرفت دهند. و سر انجام او جاودانگی را آفريده تا زنان و مردانی را که با او در روند آفرينش همکاری کرده و در خوشبخت کردن خود و ديگران و اين جهان گام برداشته اند در «سرای مينوی سرود»، جاودانه با فروغ خود و در فروغ خود روشنی بخشد. او هيچگاه آفريده گان خود را «بنده و برده» خود نناميده بلکه هميشه آنها را « دوست و همکار» مینامد. دوست وهمکار برای بهتر کردن و خوشبخت کردن اين کره که ما انرا زمين میناميم. اين نيک بختی استثنائی ايرانيان بود که اين آئين بی همتا از سرزمين آنها بر خيزد تا به تمام جهان نور بيافشاند بود مردمي کيش و آيين ما نگيرد خرد ُخرده بر دين ما بياريم باز آب رفته بجوي مگر زان بيابيم باز آبروي گفتاری از زرتشت ای مزدای بهترین ، به سوی من آی و خود را به من بنمای ، تا در پرتو راستی و اندیشه نیک ، سخنان خود را خارج از انجمن مغان ، به گوش دیگران نیز برسانم . باشد که آنچه بایسته ماست ، و نمازی که شایسته توست برای ما آشکار گردد . ای خداوند جان و خرد هنگامی که در اندیشه خود تو را سر آغاز و سرانجام هستی شناختم .آنگاه با دیده دل دریافتم که توئی آفریننده راستی و داور دادگری که کردار مردم جهان را داوری می کنی . هستي و يكتايي اهورامزدا نخستين تعاليم اشو زرتشت آموزش دين توحيدي و يكتايي خداوند بزرگ به نام اهورامزداست اهورا يعني هستي بخش يا آفريننده جان و مزدا به معني داناي بز رگ است كه روي هم ميشود هستي بخش داناي بزرگ.اين دو نام در گاتها اغلب به صورت جدا اهورا يا مزدا و گاه به صورت مركب مزدا اهورا يا اهورا مزدا آمده است مثلا در يسنا 31 بند 8 اشو زرتشت مي فرمايد: اي مزدا همان كه تو را با ديده نگريستم … و هيچ گونه تصويري براي آن اختيار نشده بون زمان و مكان و يكتاي بي همتا مي باشد. اوستا وگاتها گاتها (نغمه و سرود كه با نامهاي گاتا،گاتاها،گاهان نيز خوانده ميشود) گفتگو ها و دريافتهاي دروني اشوزرتشت از هورا مزدا و آموزشهاي برخاسته از خرد و دانش اوست كه روش درست زندگي را در قالب سرود به مردم مي آموزد.زرتشتيان تنها گاتها را آموزش پيام آور خود ، بازتاب انديشه او و پايه دين زرتشتي ميدانند كتابي كه امروز به نام كتاب ديني زرتشتيان با نام اوستا در دنيا مشهور است مجموعه اي است از سروده هاي آسماني زرتشت،نمازها، سرودهاي حماسي،مراسم و آداب ديني،اما تنها آن قسمت از اوستا كه به گاتها مشهور است پيام آسماني و سروده هاي اشو زرتشت مي باشد و هرگاه به ديانت زرتشتي در دوران اوليه اشاره شود هرگونه برداشتي جز از گاتها از اشو زرتشت نيست بلكه منسوب به وي است. (اوستا: دانش و علم از ريشه ويس ياويد به معني دانستن ) اوستا خود مشتمل بر پنج كتاب يشتها،يسنا،خرده اوستا،ويسپرد و ونديداد است.يسنا شامل هفتاد و دو بخش يا هات مي باشد كه هفده هات آن گاتها ناميده مي شود . اشو زرتشت اشوزرتشت(اشو:پيرو اشاو راستي و پاكي) پيام آور ايراني و نخستين كسي بود كه با خرد و دانش خود از وجود پروردگار يكتا آگاهي يافت و سپس داراي مانتره ( پيام راستين و انديشه برانگيز اهورامزدا) شد. ايشان بر پاكي،تجربه،دانش و بينش ديني و اجتماعي خود توانست با اهورامزدا ارتباط معنوي عميقي برقرار كرده و راه پويا و روش اشايي زندگي را به مردم بياموزد. امشاسپندان امشاسپندان كه بازشناساننده هاي وجود اهورامزدا هستند.اين واژه به معني جاودانان پاك يا مقدسان بي مرگ است كه از دو جز امشه به معني جاوداني و بي مرگ و سپنته به معني پاك و مقدس تشكيل شده همانطور كه گفتيم امشاسپندان شش فروزه اهورامزدا هستند كه هر كدام داراي مفهومي است كه بخشي از عظمت خداوند يكتا را به آدمي مي شناسانند و با شناخت و پيروي از اين مفاهيم ميتوان اهورا مزدا را درك كرد. شش امشاسپندان عبارتند از: 1- وهمن يا وهومن : به معني نيك انديشي 2- اشه وهيشته(ارديبهشت): به معني بهترين راستي 3- خشتره وييريه(شهريور) : شهرياري و فرمانروايي بر خويشتن 4- سپنته آرميتي: به معني عشق ، مهر و فروتني 5- هيوروتات(خرداد): به معني رسايي و كمال 6- امرتات(امرداد): به معني بي مرگي و جاودانگي لازم به ذكر است كه در برخي از ادبيات ديني،امشاسپندان در جهان مادي داراي نقشي به عنوان نگهبان شش گروه از آفريده هاي جهان هستند:وهمن نگهبان جانوران سودمند،اشه وهيشه نگهبان آتش،خشتره وييريه نگهبان فلزات ، سپنته آرميتي نگهبان زمين،هيوروتات نگهبان آب ، امرتات نگهبان گياهان. هستي و يكتايي اهورامزدا نخستين تعاليم اشو زرتشت آموزش دين توحيدي و يكتايي خداوند بزرگ به نام اهورامزداست اهورا يعني هستي بخش يا آفريننده جان و مزدا به معني داناي بز رگ است كه روي هم ميشود هستي بخش داناي بزرگ.اين دو نام در گاتها اغلب به صورت جدا اهورا يا مزدا و گاه به صورت مركب مزدا اهورا يا اهورا مزدا آمده است مثلا در يسنا 31 بند 8 اشو زرتشت مي فرمايد: اي مزدا همان كه تو را با ديده نگريستم … و هيچ گونه تصويري براي آن اختيار نشده بون زمان و مكان و يكتاي بي همتا مي باشد. آنگاه تو را مقدس شناختم اي اهورا مزدا كه تو را سرآغاز و سرانجام همه چيز دانسته و دريافتم كه تو از روز ازل نتيجه و بازتاب هر انديشه و گفتار و كردار نيك يا بدي را مقرر فرمودي و داوري تو بر اين اصل است كه پيوسته بدي بهره ي بدان و نيكي پاداش نيكان ا ست تا روز رستاخيز.(يسناي43 بند5)
+ نوشته شده در پنجشنبه هفدهم فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۳۳ ب.ظ توسط فروشنده عقرب
|