ارتش در عصر صفویه




صفویه یا صفویان سلسله‌ای ایرانی و شیعه بودند که در سال‌های ۸۸۰ تا ۱۱۰۱ هجری خورشیدی(برابر ۱۱۳۵-۹۰۷ قمری و ۱۷۲۲-۱۵۰۱ میلادی) بر ایران فرمانروایی کردند. بنیانگذار سلسله پادشاهی صفوی، شاه اسماعیل یکم است که در سال ۸۸۰ خورشیدی در تبریز تاجگذاری کرد و آخرین پادشاه حقیقی صفوی، شاه سلطان حسین است که در سال ۱۱۰۱ خورشیدی از افغانها شکست خورد.
دوره صفویه از مهمترین دوران تاریخی ایران محسوب می‌شود، چرا که پس از نهصد سال پس از نابودی حکومت ساسانیان، یک حکومت پادشاهی متمرکز ایرانی توانست بر سراسر ایران آن روزگار فرمانروایی کند. در حقیقت پس از اسلام، چندین حکومت ایرانی مانند صفاریان، سامانیان، آل بویه و سربداران تشکیل شد، ولی هیچکدام نتوانستند تمام ایران را زیر پوشش خود قرار دهند و وحدتی میان مردم ایران به وجود آوردند.

از اینرو اهمیت صفویان در تاریخ ارتش ایران غیر قابل انکار می باشد علوم جدید نظامی در دوره صفویه در ارتش ایران شکل گرفت و از این تاریخ ایران تقریبا همواره دارای ارتش منظم بوده است و این آغاز حکومت های مرکزی با ارتش ملی می باشد.

ساختار سپاهی و لشکریدر دوره صفویه

قوای سپاه ایران در ابتدای به قدرت رسیدن شاه اسماعیل یکم تا زمان سلطنت شاه عباس یکم متشکل از قبایل قزلباش بود. قزلباشان به صورت سواره می‌جنگیدند و سواران آنها را قورچی می‌نامیدند. قورچی‌ها مسلح به شمشیرهای هلالی شکل (مناسب برای نبرد سواره)، کمان و تفنگ بودند. از زمان شاه عباس یکم به بعد نیروهای پیاده مسلح به تفنگ از مردم تاجیک (غیر قزلباش) و نیز سپاه غلامان خاصه (متشکل از گرجی‌ها، چرکس‌ها و ارمنی‌ها) تشکیل شد . توپخانه نیز معمولاً در محاصره شهرها از زمان شاه تهماسب یکم به کار گرفته می‌شد اما به دلیل نوع تاکتیکهای جنگی ایرانیان که مبتنی بر تحرک زیاد در میدان جنگ بود در جنگهای مستقیم نقش زیادی نداشت. بالاترین مقام نظامی از زمان شاه عباس یکم به بعد سپهسالار یا ایران بود. این سمت در ابتدا دایمی بود ولی از زمان شاه صفی در زمان جنگ تعیین می‌شد. مقامات اصلی سپاه ایران در زمان شاه سلیمان )منقول از سفرنامه کمپفر) به شرح زیرند:

قورچی باشی: فرمانده قورچیان (سواران قزلباش) و بالاترین مقام پس از سپهسالار. قورچی‌ها در زمان شاه سلیمان حدود ۱۰ تا ۱۲ هزار نفر تخمین زده می‌شوند و سالانه ۱۰ تا ۱۲ تومان مزد می‌گرفتند.

قوللر آقاسی : فرمانده سپاه غلامان. سپاه غلامان از گرجیان، چرکس‌ها، ارمنیان و دیگر غیر ایرانیان تشکیل می‌شد که به صورت سواره می‌جنگیدند. تعداد آنها حدود ۱۵ تا ۱۸ هزار نفر تخمین زده می‌شد و سالانه کمی کمتر از ۱۰ تومان مزد می‌گرفتند.
تفنگچی لر آقاسی: فرمانده سپاه تفنگچیان پیاده بود. این تفنگچیان تاجیک (ایرانی غیرترک) بودند و پیاده می‌جنگیدند. به این صورت از اسب فقط برای نقل انتقال پیش از درگیری استفاده می‌کردند اما در هنگام جنگ و در نزدیکی دشمن از اسب پیاده شده و می‌جنگیدند. سلاح آنها نیز تفنگ و شمشیر بوده است. تعداد آنها نزدیک به ۵۰ هزار تخمین زده می‌شود. مزد سالانه تفنگچی‌ها کمی کمتر از غلامان بود. تفنگچیان مازندرانی از دیگر تفتگچیان مشهورتر بوده‌اند.
توپچی باشی : فرمانده توپخانه ایران که در میان مقامات ذکر شده پایین ترین اهمیت را داشت.
به جز قوای نظامی ذکر شده گروهی متشکل از ۲۰۰۰ سرباز مجهز پیاده موسوم به جزایری وجود داشتند که مواجب آنها را شاه پرداخت می‌کرد و وظیفه حفاظت از دربار را به عهده داشتند. آنها تحت فرماندهی ایشیک آقاسی بودند.

واحدهای داخلی در سپاه را افسرانی دارای عنوانهای زیر اداره می‌نمودند. این عنوانها همگی از اصطلاخات ترکی تشکیل شده‌اند:[۱۵]
مین باشی(فرمانده ۱۰۰۰ سرباز) دارای مزد سالانه ۷۰ تومان
یوز باشی)فرمانده ۱۰۰ سرباز)دارای مزد سالانه ۳۰ تومان
اون باشی )فرمانده ۱۰ سرباز) دارای مزد سالانه ۱۵ تومان
)البته همانطور که امروزه نیز رایج است گاه تعداد سربازان تحت فرماندهی این صاحب منصبان کمتر یا بیشتر از میزان اسمی آن بود) مزد سربازان به صورت حواله پرداخت می‌شد. این حواله‌ها برای والیان نواحی مختلف کشور صادر می‌شد و سربازان معمولاً به دلیل عدم امکان سفر به آن نواحی آنها به دلالان می‌فروختند. تامین آذوقه در هنگام جنگها به عهده خود سربازان بود به همین دلیل در هنگام جنگها پیشه‌وران در پی سپاه روان می‌شدند و اجناس مورد نیاز را به آنها می‌فروختند.

قِزِلباش ها
قِزِلباش کنفدراسیونی از ایل های شمال باختری فلات ایران در خاور ترکیه امروزی که پیروان طریقت صفوی بودند و شاه اسماعیل یکم به یاری آنها سلسله صفوی را پس از براندازی سلسله آق قویونلو‌ها بنیانگذاری کرد. به طور کلی به ارتش ایران در زمان صفویان، قزلباش می‌گفتند جدا از نژاد و تبارشان.
لغت قزلباش از دو حرف آذربایجانی قزل به معنی «طلائی و سرخ» و باش به معنی «سر‌» تشکیل یافته است. وجه تسمیه آن مربوط می‌شود به کلاه سرخی بود که پیروان این طریقت به سر داشتند و توسط شیخ حیدر - پدر شاه اسماعیل اول - برای صوفیان مرید ابداع شده بود.
زبان اصلی قزلباش ترکی آذربایجانی بود. کنفدراسیون) اویماق) اصلی قزلباش متشکل از هفت ایل بود به نام‌های:
• استاجلو
• شاملو
• تکلو
• روملو
• ذوالقدر
• افشار
• قاجا� �

بعداً دو ایل از افغانستان نیز به این اتحادیه پیوستند. جامعه قزلباشها به عنوان یکی از طریقت‌های علوی‌گری در شرق آناتولی، هنوز وجود دارند که کردهای زازا بیشترین پیروان آن شمرده می شوند. شاه اسماعیل و اشعار او یکی از منابع دینی آنها به شمار می‌رود.

ساختار سپاه قزلباش
نیروهای نظامی قزلباشها در درجه اول خود را متعهد به اطاعات از سران قبیله و خاندان (اویماق) خود می‌دانستند و حقوق و مواجب خود را نیز از این سران ایل دریافت می‌کردند. شاه عباس اول با تشکیل نیروهای شاهسون که تنها از شاه حقوق می‌گرفتند و تحت فرمان مستقیم گماشتگان شاه بودند در کنار تشکیل سپاه "غلامان خاصه شریفه" سعی در افزایش قدرت شاه در مقابل خودسری‌های برخی امرای قزلباش داشت.

شاملوها و استاجلوها در زمان حکومت خاندان صفوی قدرتمندترین خاندان‌های قزلباش بودند. مهم‌ترین افراد نزدیک به شاه اسماعیل (اهل اختصاص) در ابتدای به قدرت رسیدن وی از شاملوها بودند و تا زمان شاه عباس اول شاملوها قوی‌ترین و با نفوذترین قبایل قزلباش بودند. تکلوها پس از واقعه رویارویی با شاه تهماسب یکم و مطرود شدن آنها دیگر قدرت چندانی در میان قبایل قزلباش نداشتند و نفوذ خود را از دست دادند. افشارها و قاجارها ابتدا دارای قدرت و نفوذ کمی در ساختار قدرت بودند اما با زوال قدرت صفویان نوانستند هریک برای مدتی خود را به عنوان قدرت اول کشور مطرح نمایند.

امرای قزلباش عموماً به عنوان امرای نظامی و حاکم ولایات تعیین می‌شدند اما معمولاً امور دیوانی و وزارت در حیطه کاری آنها قرار نداشت. در زمان شاه عباس یکم از ادغام تعدادی از قزلباشها ایل شاهسون ایجاد شد. بالاترین مقام قزلباش، سپهسالار یا امیرالامرا بوده است.

قورچی ها
پرتقالی ها در زمان شاه طهماسب با انتخاب زبده ترین جوانان ایرانی "هنگ پاسداران" شاهی (که مرکب از 5 هزار نفر بود و به آنها قورچی می گفتند) و مسلح کردن آنها به تفنگ فیتیله ای، نخستین هسته ارتش مدرن را در ایران به وجود آوردند. بعد ها شاه عباس با کمک انگلیسی ها این ارتش را کامل کرد و پرتغالی ها را از جزایر ایران بیرون کرد.
http://www.daneshju.ir