سيستم خود دفاعي مورچه كشف معجزه اي جديد در قرآن كريم
در كنار معجزات كلامي قرآن، كه محمد صل الله عليه و آله به واسطه آن مشركان را به مبارزه طلبيد و از آن ها خواست كه يك آيه مانند آن بياورند و آن ها نتوانستند، قرآن كريم دربرگيرنده معجزات علمي زيادي است كه خداوند براي محمد آن ها را بيش از هزار سال پيش آشكار كرد.اين معجزات امروزه كشف شده اند و باعث تقويت ايمان ايمان آورندگان شده است و اثباتي براي الهي بودن قرآن كريم است. خانم Wadea Omranyكشف جديدي علمي در قرآن كرده است. ايشان مي گويند كه ما در سوره نمل آيه 18كشف جديد علمي كرده ايم. اين معجزه جديد چيزي است كه مورچه در آيه 18 گفت و علم امروز نحوه ارتباط مورچه ها با يكديگر را كشف كرد خصوصا زماني كه يك خطر محل زندگي مورچه ها را تهديد مي كند.

ما تلاش مي كنيم جملاتي كه مورچه در قرآن كريم به زبان آورد را توضيح دهيم و سعي مي كنيم آنچه را كه او گفت با كشفيات جديد علمي ربط دهيم و مدرك پيشي گرفتن قرآن كريم به علم امروزي را رو مي كنيم كه اين حقايق را بيش از هزار سال پيش بيان كرد.
خداوند در سوره نمل آيه 18 مي فرمايد:} حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ{ "تا چون به دره مورچه ها رسيدند، مورچه اي گفت: اي مورچه ها به لانه هايتان وارد شويد، مبادا سليمان و لشگرش پايمالتان كنند و خود آگاه نباشند."
در آيه بالا مورچه خطر قريب الوقوعي كه در كمين مورچه ها است را در طي چهار مرحله متوالي به شرح زير مي گويد:
1- "اي مورچه ها" اين اولين اعلام خطري است كه توسط مورچه داده مي شود تا توجه ديگر مورچه ها را به سرعت جلب كند. مورچه هاي ديگر با گرفتن اين پيام صبر مي كنند تا ديگر پيام ها را توسط همان مورچه دريافت كنند.
2- "به لانه ايتان وارد شويد" در اين جا گوينده پيام، جملاتش را با ديگر پيام ها ادامه مي دهد و به مورچه هاي ديگر مي كويد كه چه كار بايد بكنند. ما اين رابطه را كه توسط علم امروزي كشف شده در قسمت دوم اين نوشته مي بينيم ( كه در ارتباطات بين مورچه ها است.)
3- " مبادا سليمان و لشگرش پايمالتان كنند" در اين جمله مورچه دليل اين خطر را به مخاطب خود مي گويد و اين آن چيزي است كه ما امروزه توسط بررسي علمي اثبات مي كنيم.
4- "و خود آگاه نباشند" مورچه ها، به عنوان عكس العملي در مقابل خطر قبلي، يك نوع دفاع مشخصي از خود بروز مي دهند. در اين چند جمله آخري،مورچه به مخاطبان خود مي گويد كه به منبع خطر حمله نكنيد زيرا خطر از يك دشمن واقعي نيست- زيرا سليمان و همراهانش از وجود لانه مورچه ها در سر راه خود خبر ندارند و قصد حمله به آن را نيز ندارند بنابراين مورچه ها آن ها را خطر واقعي نمي دانند.
در كلمات آخر، مورچه پيام رسان، همراهانش را از رسيدن سليمان با خبر كرد و اين چيزي است كه ما به صورت علمي و از طريق بررسي رمز هاي شيميايي ارتباطي مورچه ها توضيح مي دهيم.
ما ترتيب دستورات مورچه ها را كه به چهار مرحله تقسيم مي شد- چهار مرحله شامل عبارات ها و علامت ها- نشان داديم. علم در اين زمينه چه مي گويد؟ اين مقاله را بخوانيد:
مورچه ها از ارتباط شيميايي در موقعيت هاي اخطار و دفاعي و همچنين زماني كه تبادل سريع اطلاعات نياز باشد و نيز زماني كه با خطري مواجه باشند استفاده مي كنند.
اين اخطار معمولا توسط صدور علامت هاي شيميايي دفاعي مشخص مي شود. غده هاي دفاعي مسئول ايفاي نقش اخطار و دفاع هستند. به عنوان مثال مورچه استراليايي رادر نظر بگيريد. وقتي اين مورچه ها با خطر مواجه مي شوند، قطرات كوچكي را از غده دفاعي خود ترشح مي كنند – اين يك فرمان براي ديگر مورچه ها است تا فرار كنند و با شاخك هاي خود ارتعاشي ايجاد كنند كه به معناي قرار گيري در موقعيت خطر است.
اولين ماده كه توسط مورچه ها شناسايي مي شود aldehyde hexanal است و باعث جلب توجه و علاقه آن ها مي شود.در نتيجه شاخك هاي خود را تكان مي دهند و بالا مي برند تا ديگر بوها را نيز بگيرند.
وقتي كه آن ها hexanol( اولين پيغام به شكل الكل بود) را دريافت مي كنند موقعيت خطر به خود مي گيرند و در تمامي جهت ها مي دوند تا منبع مشكل را پيدا كنند. زماني كه undécanoneدريافت كنند، مورچه ها را به سمت منبع خطر مي برد و آن ها را تحريك مي كند تا تمام اشيا خارجي را گاز بگيرند. سپس در نهايت وقتي كه به هدف نزديك تر مي شوند butyloctenalرا تشخيص مي دهند كه پرخاشگري و آمادگي آن ها را براي قرباني كردن خود افزايش مي دهد.
اين مقاله مي گويد كه ارتباط شيميايي مهم ترين روش ارتباط در زمان خطر و گزارش دادن اين خطر است. در اين فرايند مورچه ها انواع مختلف اين مواد كه هر كدام رمز تفاوتي دارد و بيانگر نوع خاصي از صحبت كردن است را استفاده مي كنند. اگر انتشار موادي كه توسط مورچه اي كه آن خطر را اعلام كرد تعقيب كنيم مي بينيم كه كاري مي باشد كه مورچه مورد اشاره در آيه 18 سوره نمل آن را انجام داده.
موادي كه مورچه در موقعيت هايي مثل اين از بدن خود ترشح مي كند به چهار دسته تقسيم مي شوند كه هركدام زبان و علامت مخصوص به خود را دارند.
مراحل پي در پي عكس العمل مورچه ها:
aldéhyde hexanalاولين ماده شيميايي است كه مورچه در صورت احساس خطر از خود ترشح مي كند. و آن را مي توان به عنوان آژير خطر دانست. مورچه ها با دريافت اين ماده شروع به جمع شدن در يك نقطه مي كنند و منتظر رسيدن بقيه علامت ها مي شوند و اين شبيه اولين مرحله است كه توسط مورچه در جمله "اي مورچه ها"گفته شد.
سپس مورچه دومين ماده شييايي hexanol""را ترشح مي كند.
با دريافت اين ماده مورچه ها شروع به دويدن در تمامي جهت ها مي كنند تا منبع اين ماده را پيدا كنند. مورچه اي كه ماده شيميايي را ترشح مي كند بايد مسيري را كه بقيه مورچه ها بايد از آن كنار بروند را معين كند و اين كاري است كه مورچه حضرت سليمان انجام داد و از بقيه مورچه ها خواست كه وارد لانه هايشان بشوند و گفت: "به لانه هايتان وارد شويد"و اين دستوري از گوينده است و به بقيه مي گويد كه به طرف لانه هايشان بروند. بنابراين بايد مسير را مشخص كرده باشد و اين شبيه هدايت مورچه ها مي باشد.
Undécanone سومين ماده اي است كه مورچه ترشح مي كند. اين ماده نشان دهنده عامل خطر است و چيزي كه مورچه در سومين عبارت گفت" مبادا سليمان و لشگرش پايمالتان كنند" مي بينيد كه چه قدر مطابقت و سازگاري دارد؟ در اين مرحله مورچه ها آماده مواجه با خطر مي شوند. پس ماده چهارم چه مي شود؟

Amagnified picture of the head of an ant holding a piece of wood , see God's doing who perfected the doing of all things
در مرحله چهارم مورچه اخطار دهنده ماده شيميايي مخصوصي را ترشح مي كند كه butylocténalنام دارد. توسط اين ماده گوينده دستور دفاع مي دهد و نوع دفاع را تعيين مي كند. بنابر اين در عبارت آخر مي گويد" و خود آگاه نباشند" با اين كار مورچه از وارد شدن بقيه مورچه ها به مرحله حمله جلوگيري مي كند كه مي توانست منجر به مرگ شود.
در اين جا حضرت سليمان خنده اي از روي محبت و شكر مي كند گويي كه او اين مورچه ها را آرام كرده است و اين كه او گفته است به مورچه ها كه لازم نيست نگران باشند و آن حضرت آن ها را ديده است و با آن ها مهربان مي باشد و به آن ها صدمه اي نمي رساند.
حال اجازه دهيد خلاصه مطالب را برايتان بگويم:
"تا چون به دره مورچه ها رسيدند، مورچه اي گفت: اي مورچه ها به لانه ايتان وارد شويد، مبادا سليمان و لشگرش پايمالتان كنند و خود آگاه نباشند."
يكي از مورچه ها مي گويد اي مورچه ها
Hexanal
به لانه هايتان وارد شويد
hexanol
مبادا سليمان و لشگرش پايمالتان كنند
undécanone
و خود آگاه نباشند
butylocténal
و حالا كافران و افراد شكاك بعد از پي بردن به اين قضيه كه علم آنرا ثابت كرده چگونه مي توانند در مورد معجزه بودن قرآن كريم شك كنند. اين حقايق بيش از هزار سال پيش در قرآن آمده است.
خدايي جز تو نيست، تو منزهي و من گمراه بودم.
نوشته: مجدي عبد الشافي
.................................................................................
کتاب
آسمانی ما قرآن سراسر معجزه است . معجزه ای که کهنه نمی شود و هر چه می
گذرد شگفتی ها و رازهای دیگری را نمایان می سازد . حروف مقطعه قرآن در
ابتدای سوره از شگفتی های این کتاب آسمانی به شمار می رود و منشاء بحث ها و
بررسی های زیادی بوده است . برخی گفته اند از نامهای خداوند هستند . بعضی
هم می گویند « اسم اعظم » پروردگار را ارائه می دهند .
گروهی در
مورد آیه ی شریفه « الم ذلک الکتاب لاریب فیه » می گویند بدین معنی است که :
ما به وسیله همین حروف کتابی را که در آن هیچ شک و تردیدی نیست حفظ و
حمایت کردیم و این حروف در دسترس هم هست قرآن کسی که ادعا می کند می تواند
شبیه آن را بیاورد به مبارزه می طلبیم . و بالاخره بسیاری دیگر می گویند :
الله اعلم .
اما با ظهور کامپیوتر ، زمنیه برای تحقیق بیشتر بر روی
قرآن باز شد ، چند سال پیش ، یک محقق مصری به نام « رشاد خلیفه » به نتایج
جالبی رسید . رشاد خلیفه به وسیله شمارش دریافت که آغاز هر سوره با حروفی
مشخص است که این حروف در مقابل حروف دیگر به نسبت بیشتی در آن سوره تکرار
شده اند و به کار رفته اند . بدین ترتیب می بینم که حروف ق در یک سوره
بیشتر از دیگر حروف تکرار شده و تعداد به کار رفتن آن در آن سوره بیشترین
نسبت را در قرآن مجید دارد . همین طور ا ل م در سوره ی بقره و از سویی
تعداد همین حروف نیز به ترتیب سیر نزولی دارند . یعنی به ترتیب الف و بعد
لام و بعد میم بیش از بقیه به کار رفته اند . به تعداد هر یک توجه کنید :
الف : 4592 بار ---------- ل : 3204 بار ---------- م : 2195 بار
الف : 2578 بار ----------- ل : 1885 بار ---------- م : 1251 بار
یا در سوره ی عنکبوت باز هم این سیر نزولی میان سه حرف را می بینیم :
الف : 784 بار ------------ ل : 554 بار ------------ م : 344 بار
و یا در سوره های مبارکه ی روم و رعد نیز بدین ترتیب .
همان
طور که دیدیم در همه ی موارد ، این حروف بیش از ... ا ل م آغاز گشته اند .
نیز در میان سوره های دیگری که در مدینه نازل شده اند از نظر محاسباتی به
میزانی بیشتر از سوره های دیگر مکی موجود در قرآن هستند .
جالب این
که ، سورهایی که با ا ل ر آغاز شده اند ، یعنی سوره های « ابراهیم ، یونس ،
هود ، یوسف و حجر » که چهارتای آنها به صورت متوالی نازل شده اند و وقتی
به هم اضافه شوند نسبت به تکرار سه حرف ا ل ر در آنها در مقایسه با همه
سوره های مکی ذکر شده در قرآن مجید بیشتر است .
اطلاعات جمع آوری شده در مورد سوره اعراف هم به همین نتیچه رسیده است ، یعنی ا ل م ص بیشتر از سایر حروف در این سوره آمده اند .
ولی
جالب تر این که در سوره « یس » این موضوع به صورت عکس به خود گرفته ، زیرا
ترتیب حروف برعکس شده است . در این سوره بر خلاف سایر سوره ها حرف ی که به
حساب ابجد پس از س قرار دارد قبل از آن آمده ( در حالی که در سایر سوره ها
، ترتیب ابجد رعایت شده بود ) و شاید به همین جهت تکرار حروف ی و س در این
سوره کمتر از دیگر سوره های مکی و مدنی است .
رشاد خلیفه در مورد
نقش عدد 19 در قرآن به نتایج خاصی رسیده است . وی می گوید خداوند با این
عدد بر کفار برهان می آورد ؛ آنهایی که می گویند قرآن ساخته ی دست بشر است (
آیات 18 تا 26 سوره مدثر ) : « اوست که فکر و اندیشه بدی کرد پس خدایش
بکشد که چقدر اندیشه غلطی کرد باز هم خدایش بکشد که چه فکر خطایی نمود .
باز اندیشه کرد ، پس روی ترش نمود و چهره در هم کشید . انگار روی از اسلام و
قرآن گردانید و تکبر آغاز کرد و گفت که این سحر و پیمان سحر انگیزی هیچ
نیست . این آیات جز گفتار بشری بیش نیست . ما این منکر و مکذب قرآن را به
آتش دوزخ افکندیم . تو چه دانی که سختی و عذاب دوزخ تا چه حد است . شراره
آن هیچ باقی نگذارد و همه را بسوزاند . آن آتش بر آدمیان در نهد . بر آن
آتش نوزده تن موکلند . ماخازنان دوزخ را غیر از فرشتگان عذاب ، قرار ندادیم
و تعداد آنها را جز برای گمراهی و محنت کفار نوزده نگردانیدیم و اهل کتاب
هم یقیین کنند و بر آن یقیین مومنان بیفزایند . »
رشاد خلیفه در
تفسیر این معما ها می گوید : بسم الله الرحمن الرحیم از 19 حرف تشکیل شده
است و هر یک از کلمات آن نیز نوزده بار یا مضربی از 19 تکرار شده است .
مثلا ً : اسم 19 بار ، الله 142*19=2698 بار ، الرحمن 3*19 = 57 بار ،
الرحیم 6*19= 114 بار . و از طرف دیگر ، تمامی حروف مقطعه در اوایل سوره
آمده اند و به اندازه مضربی از عدد نوزده در قرآن تکرار شده اند : حرف ق در
سوره ق 3-19=57 بار ، حرف کهیعص در سوره مریم 42*19=798 بار ، حرف ن در
سوره القلم 7-19=133 بار ، دو حرف ی و س در سوره یس 15*19=285 بار ، دو حرف
ح و م 114*19=2166 بار . در همه ی سوره هایی که با آنها شروع می شدند :
حروف ع س ق در سوره شورا 11*19=209 بار ، حروف الف لام میم در سوره رعد
19*79=1501 بار و ...
همچنین ، آیه « حسبی ا ... و نعم الوکیل » از
19 حروف تشکیل شده است . یا « لا حول ولا قوت الا باا... » ، 19 حرف دارد .
و هم آیاتی که مومنان برای دفع شر و در امان ماند از بدی به کار می برند .
آیا
همه ی اینها تصافی است ؟ آیا قوانین ، احتمال وجود این همه تصادفات منظم و
پی در پی را نفی نمی کند ؟ آیا جز این است که اینها ترتیب خاصی و با نظم و
قدرتی فرای قدرت بشری ترتیب داده شده اند ؟ هیچ نویسنده ای نمی تواند با
خود این قرار را بگذارد که مثلا ً من فلان حرف را در نوشته هایم الزاما ً
این قدر تکرار کنم و یا مجموع حروف جمله ای را طوری تنظیم کنم که 19 حرف
بشود .
از طرف دیگر برخی آیات از وسط سوره بر پیامبر نازل می شدند و
یا به تدریج بود که یک سوره بر پیامبر نازل می شد و شاید هم تکمیل آن مدتی
به طول می انجامید و پیامبر ( ص ) از ابتدا و انتهای سوره هم اطلاعی
نداشتند .
اطلاعات جمع آوری شده همچنین نشان داده است که در میان برخی کلمات متضاد هم تساوی عددی وجود دارد :
حیات 145 بار --------- ممات 145 بار
دنیا 115 بار ----------- آخرت 115 بار
ملائکه 88 بار --------- شیطان 88 بار
حر ( گرما ) 4 بار --------- برد ( سرما ) 4 بار
آیا
اینها هم تصادفی است ؟ کتابی که هم از لحاظ معنا بی همتاست و هم از لحاظ
لفظ و هم عجایب آن تمامی ندارد چگونه می تواند جای انکار باقی بگذارد ؟
کتابی که هر چه می گذرد باز هم جای حرف و بحث باقی دارد و همان طور که
پیامبر اکرم ( ص ) فرموده اند « انه کتاب لا تنقضی عجائبه » . که آنچه ذکر
شد نیز ذره ای از دریای بیکران شگفتی های قرآن است . همان طور که پروردگار
نیز فرمونده اند « ا... الذی انزل الکتاب بالحق و المیزان - - - سوره شورا ،
آیه 17 » و این کدام میزان است ؟ این همان میزانی است که همه چیز ، حتی یک مو را به سنجش می گیرد و فرو گذار نمی کند .
.................................................................................
http://www.ilqarucanli.blogfa.com