تاریخچه روابط متقابل ایران و آفریقا

 

انسانهای نخستین همواره در جستجوی شکار، غذا،چراگاه و مناطق امن از محلی به محل دیگر در حرکت بوده و همین ترددها ، مهاجرتها واثرات متقابل فرهنگی ، قومی و زبانی ، اولین تمدنهای بشر را شکل داده است . تمدنهای اولیه ، مصر ، بین النهرین ، ایران ، مدیترانه ، چین و هند هر کدام بنوعی بر دیگری تاثیر گذاشته و یا تاثیر پذیرفته است . همانطور که تمدن شوش SUSA هفت هزار سال قبل بر تمدنهای همسایه تاثیر داشت . فرهنگ و تمدن مقدونیه ها ، اعراب ، ترکها و مغولها نیز در طول چند قرن حاکمیت آنها بر ایران ، اثرپذیری متقابلی داشته اند ، تشابهه عقیدتی میان میترا خدای ایرانیان و  راو  خدای مصریان و کلمات مشترک در این تمدنها نشانگر تاثیرات متقابل است

بین 7 الی 10 هزار سال قبل گسترده ترین مهاجرت بشراز شمال اروپا بسوی فلت ایران صورت گرفت است. آنها برای فرار از یخبندان اروپا در جستجوی مناطق گرمتری ابتدا در سواحل دریای خرز سکونت اختیار کردند و سپس به سراسر منطقه فلات ایران پراکنده شدند.آقای دکتر درخشانی در کتابی به زبان آلمانی تحت عنوان آریائیان در منابع کهن با بررسی صدها متن کهن در دیرینه ترین شواهد نوشتاری ملتهای خاور باستان به پژوهش پرداخته و اثبات میکند که ایرانیان از هزاره چهارم پیش از میلد بویژه قوم آریائی امرد ، آمور و هخا از خاور فلات ایران بسوی باختر کوچ نموده و در شمال میانرودان سوریه و فلسطین و مصر ساکن شده که در نوشته های مصری از آنها بنام منتو و آمو یاد شده است وی اثبات میکند که کلمه موذرایه) مصر( که به مصر سفل اطلق میشود کلمه آریائی است وی از صدها کلمه و نام جغرافیائی در سرزمین شامات و مصر یاد میکند که ریشه آریائی دارند بخشی از قوم ایرانی به مصر مهاجرت نموده و در ساختار تمدن پیش دودمانی مصر ) هزاره چهارم پیش از میلاد ( بویژه در تولید مس و آلیاژ مس ارسینکی نقش سازنده ای داشته اند اقامت آریائیها در فلسطین به عنوان میهن دوم بگونه پیوسته تا دوران تاریخی ادامه داشته است .شهر اورشیلم یا اوروسالم کانون مهم سیاسی فرهنگی و بازرگانی آریائیان پارسی بوده است .

آریائیان ایرانی تبار پس از رانده شدن از مصر در میانه هزاره دوم پیش از میلاد بر سراسر فلسطین و سوریه حکومت میکرده اند و حتی در اسناد مصری نام پلستین از کلمه  پلست (پارس)گرفته شده است .)1(

همچنین در کتاب آداب و رسوم نوروز نویسنده بخشی از کتاب را به برگزاری مراسم نوروز در شبه جزیره عربی و درشهر مدینه و همچنین در نزد مردمان مصر قدیم و قبطیان اختصاص داده است و استنادات وی نشان میدهد که نوروز و مهرگان ) مهرجان ( نزد اعراب قبل از اسلام هم رایج بوده است .)2(

دومین مهاجرت مهم انسان،حرکت بانتوهاازشمال غرب آفریقابه سراسراین قاره است که 3000 قبل صورت گرفته است)3(

2550 سال قبل کوروش حکومت های محلی مادها و آشوری ها را مطیع ساخته و با فتح آسیای میانه ، بخشی از چین ، بخشی از هند و شرق اروپا امپراتوری پارس را بنیان گذاشت .

پس از کوروش در دوران کامبیز یا کمبوجیه و داریوش سپاه ایران از سرزمین مصر به شمال حبشه یا Abyssinia رسیدند و سپس تا Napata ) سودان فعلی پیش رفتند و ازسال500 قبل از میلاد تا 404 قبل از میلاد بر سراسر مصر نوبیا حکومت کردند ولی نظر به مصایب صحرا و گرفتاریهای آن پس از تلفات زیاد، سپاه ایران از سودان به مصر برگشت . داریوش برای سرعت به مبادلات تجاری و مسافرتهای میان دریای سرخ و مدیترانه دستور حفر کانال سوئز را صادر کرد ، خشایارشا نیز دستور داد که یک کشتی مسیر دریای سرخ و شاخ آفریقا را بسوی دریای مدیترانه مورد مسافرت و جهت یابی قرار دهد اما این سفر پژوهشی بدلیلی ناکام ماند . و هیئت اکتشافی ایران پس از رسیدن به تنگه موزامبیک از ادامه سفر منصرف شد.)4(

در دوران اشکانی و ساسانی توجه به آفریقا کمتر بوده است با حاکمیت اعراب بر ایران ، در دوره خلفای اموی و عباسی مسافرت گروهی و دسته جمعی بعضی از ایرانیان به سوی هند ، عمان و شرق آفریقا حجم و سرعت بیشتری یافت . اما مسافرت شیرازیها و در راس آن علی ابن حسین شیرازی موضوعی ثبت شده و شناخته شده در تاریخ شرق آفریقا است .

ایران نه تنها از این دوره پل ارتباط میان آسیای دور ،قفقاز، اروپا و خاور میانه بوده است بلکه پل ارتباط میان این سه قاره با آفریقا نیز محسوب میشده است .در سفر نامه پریپلوس دو هزار سال قبل از منطقه ای در سواحل شمالی کنیا نام برده شده است که این جزیره در اختیار پارسها بوده است ، این سیاح یونانی دریای پارس ) عمان ( و خلیج فارس را توصیف و حکام آن را پارسی نمامیده است .وی در بخش 33 سفرنامه خود آورده است :

در ادامه Asich هفت جزیره وجود دارد که Zenobian  (آفریقا شمال کنیا)  نامیده میشود در آن طرف تر یک منطقه به نام Barbarous وجود دارد که به Zenobian تعلق ندارد بلکه متعلق به پارسها میباشد. سپس وی در خصوص خلیج فارس چنین میگوید: خلیج پارس دریائی طولانی به دورن خشکی است و در انتهای آن شهری به نام آپولوگوس وجود دارد که در آن قانون حاکم است. در برگشت ، پس از شش روز دریانوردی به منطقه دیگر پارسی میرسیم که عمان نام دارد یک شهر بعد از عمان وجود دارد که مردمان آن پارس هستند.از عمانا کالاهای تجاری زیادی به Zenobian ) شمال کنیا ( برده میشود و از آنجا برای عربها و پارسها برده به عمانا می آورند .)5(

 شبکه وب سایت BBC در بخش تاریخ آفریقا ، از نوشته های بزرگ این شهریار رامهرمرزی سیاح قرن ده میلادی (915 ) داستانی نقل کرده است که براساس آن سرنشینان یک کشتی ایرانی حاکم منطقه موزامبیک فعلی را با خدعه به کشتی آورده و سپس وی را در عمان بفروش میرسانند حاکم مذکور دین اسلم آورده و آزادی خود را باز مییابد و به دیار خود برگشته ومردم را به آئین اسلام دعوت میکند )6(

درسال 139 پیش از میلد ، خان وودی امپراتور چین سفیری بنام جانگ چین را بسوی ایران فرستاد ، شاید بتوان گفت هیئت همراه او از اولین کاروانهائی بودند که جاده ابریشم را به ثبت رسانده اند جاده ابریشم قدیمی ترین راه تجاری ، فرهنگی و گفتگوی میان فرهنگها بوده است . از این جاده که بعضی آثار کاروانها و سنگ فرشهای آن در خراسان وجود دارد ابریشم چین نه تنها از طریق ایران به اروپا و شامات ارسال میشده است بلکه این ابریشم و ادویه چین وهند به آفریقا نیز منتقل میشده است.7)( همزمان با جاده ابریشم یک مسیر تجاری میان شامات و شبه جزیره عربی و شاخ آفریقا وجود داشته است که در چند آیه قرآن از این مسیرها و سفرها به عنوان رحله الشتاء و صیف نام برده شده است .بر اساس اسناد معتبر تاریخی پیامبر اسلم نیز به همراه کاروانهای تجاری در این مسیر سفر داشته اند و این نشان میدهد که شام ،جنوب شبه جزیره عربی و چین از طریق این خطوط مواصلتی باهم ارتباط داشته اند.با مراجعه به حداقل 50 کتاب در خصوص تاریخ آفریقا ، در می یابیم که نویسندگان آنها، روابط ومبادلت میان آفریقا ، آسیا و اروپا را حداکثر هزار سال اخیر مرتبط میسازد.

در خصوص روابط فرهنگی ایران و آفریقا سفر نامه نویسندگان غربی تاریخچه این روابط را به 500 سال قبل یا حداکثر هزار سال قبل میدانند ولی به اعتقاد ما این روابط به بیشتر از دو هزار سال قبل برمیگردد . بویژه این روابط با منطقه جغرافیائی مصر بسیار طولانی تر است ، چنانچه بعضی از مجسمه های یافته شده از پرسپولیس در مصر ساخته شده و به ایران منتقل شده اند . در کتب مقدس مسیحی ثبت است که اولین کسانیکه در بیت الحلم به عیسی ایمان آوردند سه نفر دانشمند بودند یکی پارس دیگری بین النهری و سومی )هامیتس( از اتیوپی بود این سه نفر با هم از منطقه ای دور که شاخ آفریقا است به فلسطین )بیت اللحم( رفته بودند .

میدانیم که تاریخ اسلام از فردی بزرگ که همواره در کنار حضرت رسول یار و مشاور ایشان بوده است یاد میکند او سلمان فارسی است پیامبر در عظمت وی سخنها گفته  و وی را جزء اهل بیت شمرده است . فرد دیگری که به بزرگی از او یاد شده بلال حبشی است . حضور بلال سیاه پوست و سلمان فارسی در مکه ومدینه در کنار رسول نشانگر و حکایت از وجود بلالها و سلمانهای زیادی در منطقه عربی و آفریقا میکند.

یک محقق تاجیکی حدود یکصد کلمه از قرآن استخراج کرده است که ریشه فارسی دارند ، مانند کلمه سراج که در اصل چراغ بوده است . این نشان میدهد که مبادلت فرهنگی و تجاری میان ایران و شبه جزیره عربی به سالها پیش از ظهور اسلم برمیگردد)8( در منطقه شاخ آفریقا قبل از ظهوراسلم تمدن بزرگی وجود داشته است پادشاه منطقه بنام ابرهه تصمیم به حمله و نابودی مکه را میگیرد ابرهه همراه با سپاهی از فیل های غول پیکر به مکه حمله میکند، بعضی از مفسران ، یمن را منطقه پادشاهی ابرهه میدانند ولی میدانیم که هیچ مدرک تاریخی و یا نشانه ای از حیات فیل در شبه جزیره عربی و شاخ آفریقا وجود ندارد و زیستگاه فیل ها در منطقه جنگلی ، پرعلوفه و پرباران زیر صحرا قرار دارد . بنابراین تفسیری که ابرهه فرستاده نجاشی پادشاه حبشه بوده است دقیق تر است واصول این پادشاهی با تاریخ اتیوپی تطبیق میکند .)9(

در تاریخ ایتوپی مسائل زیادی در خصوص روابط میان شرق آفریقا با منطقه خاورمیانه وجود دارد .

در انجیل ثبت است که ملکه صبا SHEBA به اورشیلم رفت و سلیمان شاه را ملقات کرد تا از او مملکتداری و سیاست بیاموزد ، صبا از سلیمان فرزندی آورد بنام منلیک . وی ARK 10 فرمان موسی را به اتیوپی آورد منلیک سلسله پادشاهی را آغاز کرد که تاهایاسلسی به مدت 3000 سال طول کشید بعضی انسان شناسان اعتقاد دارند یهودیهای فلشه موجود در ایتوپی از اصل آشوری هستند .همانطور که یهودیان فارسی زبان بخارا نیز آشوری هستند. گفته میشود آشوری ها هنگامیکه مورد ستم حکام بین النهرین قرار گرفتند جمعی بسوی ایران و آسیای میانه وگروهی به شرق آفریقا مهاجرت کردند . دهها نفر از ملاحان و جهانگردان اروپائی در خصوص سفر به سرزمین آفریقامطلب نوشته اند ، نوشته های آنها عموما بر این پایه استوار است که آنها در آفریقا با مردمانی وحشی و برهنه روبرو بوده اند ، تنها یکی از جهانگردان پرتغالی در قرن شانزدهم هنگام رسیدن به زنگبار خبر از وجود ساختمانهای سنگی و مردمانی پوشیده با لباسهای

فاخر داده است .

در 50 سال اخیر در میان سیاهان آمریکا و آفریقا تلاش برای کسب هویت برتر،آنها را به این نتیجه رسانده است که مردمان آفریقا زمانی با تمدن بوده اند و از رنسانس آفریقا یاد میکنند این جریان فکری خواستار رستاخیز آفریقا و رسیدن و یا برگشت به عصر طلائی آفریقا است . شاید بتوان تابوامبکی را سخنگوی این نهضت فکری دانست البته این ایده، مخالفان خود را دارد ولی چند تحقیق علمی تا حدودی این فرضیه را اثبات میکند اول اینکه در 30 سال گذشته انسان شناسان اسکلت هائی را در آفریقا کشف کرده اند که عمر انسان اولیه راتا 6 میلیون سال به قبل میبرد در حالیکه تا 100 سال قبل اعتقاد محکمی در میان بعضی از مسیحیان وجود داشت که عمر انسان 6 هزار سال است ، از سوی دیگر دانشمندان بر این نکته که قدیمی ترین تمدن در سواحل رود نیل  مصر ، سودان و اتیوپی شکل گرفته اتفاق نظر دارند .اما در خصوص اینکه آیا این تمدن ساخته نژاد سفید بوده است و یا سیاه حداقل چهار نظریه مختلف وجود دارد .یکی از این نظریات مبتنی براین است که پارسها در شکل گیری تمدن باستان مصر نقش بارزی داشته اند .

در یک برنامه مستند تلویزیونی پروفسور هنری لویس گیت محقق تمدن آفریقا در دانشگاه هاروارد در تلش برای اثبات و کسب هویت قدیمی آفریقا 6 سفر علمی به همراه یک تیم از تلویزیون بی بی سی انجام داده است وی تمام آفریقا را دور زده و به کنکاش پیرامون آثار تمدنهای قدیمی آفریقا پرداخته است .

وی ضمن بررسی تمدن مصر اثبات میکند که چند نفر از فراعنه ، نوبیان و سیاه پوست بوده اند  وی سپس در سفر به اتیوپی معتقد است که باغ عدن در منطقه آدیس آبابا واقع است )2( وی همچنین از آثاری باستانی در سنگال ، غنا و زیمباوه بازدید کرده است . در سفر به زنگبار وی  وارد شهر قدیمی اونگوجا شده و از مسجد KIZIMKAZI کاظم قاضی دیدن میکند ، تمام مردم مدعی هستند که اجداد آنها پارس هستند در این مسجد در تابلوئی سنگی با خط کوفی بر آن نوشته شده ) تم بناء هذه المسجد سنه خمس مائه من هجره ( مطابق با سال 1107 میلدی . وی معتقد است که مردمان خلیج فارس از 2000 سال قبل به این منطقه رفت و آمد داشته اند ، اما این پروفسور از اینکه مردمان سیاه پوست و تیره رنگ  در آنجا خود را پارس و یا عرب میدانند ناراحت است . در خصوص مسجد اعتقاد قوی وجود دارد که این مسجد بدستور سلطانی بنام کی زاد و توسط معماری بنام کی زی ساخته شده است .

عبدالعزیز عبدالسلم در کتاب ایرانیان در شرق آفریقا به این موضوع اشاره کرده است اعتقاد قوی وجود دارد که اولین بار معماری و خانه سازی با سنگ و ساروج را ایرانیان در شرق آفریقا رایج کردند .

تیم پروفسور گیت که سفر اکتشافی و علمی خود را از جزیره لمو در شمال کنیا شروع کرده است به خرابه های شهر شانگا میرود وی از راهنمای بومی در مورد این شهر و کاخ موسوم به دعوت سوال میکند آنها جواب میدهند که این ساختمان را پارسها به کمک سواحیلی ها ساخته اند ، پروفسور گیت از عظمت این بناء شگفت زده میشود . سپس از شهر مخروبه ای بنام کورا KUWA در جزیره مافیا که خرابه های آن وجود داردوسپس از شهر تنگه نیز که به جزیره شیرازیها معروف است ودر آن آثار تمدن ایرانی وجود دارد واز شهر کیلواکه آثاری ازمسجد و قصر سلطان سلیمان بن علی شیرازی موجود است و درسال 1200 میلدی ساخته شده دیدن می کند.)10( پروفسور علی مزروعی محقق مطالعات آفریقا نیز در یک برنامه مستند برای BBC معتقد است که روابط مردمان خاورمیانه و پارسها با آفریقا بسیار قدیمی تر از فرضیه های موجود است .علوه بر پایه گذاری شهرهای تنگه و کیلوا ایرانیانی که خود را شیرازی معرفی کرده اند بنای اولیه زنگبار را گذاشته اند ، از تاریخ ورود اولین ایرانیها به زنگبار اطلعی نیست ولی حداقل از هشتصد سال سابقه حضور آنها اسناد مکتوب وجود دارد . تلویزیون ابوظبی نیز در یک سریال مستند در خصوص سواحل شرق آفریقا ضمن نمایش منطقه قدیمی مومباسا به بنای این شهر توسط شیرازیهاو عمانی ها اشاره میکند .متاسفانه عدم وجود سفر نامه و یا نوشتارهای مشروح توسط سیاحان ایرانی و عرب مانع شناخت دقیق زمان و کیفیت مهاجرت ایرانیها به شرق آفریقا شده است برخلف ایرانیها، اروپایی ها با سه ابزار مهم وارد آفریقا شدند .

1- سلاح 2 - قلم  3 - انگیزه ، اروپائی ها اصول ماجراجویانی بودند که برای کسب شهرت و ثروت و طلا انگیزه های قوی داشتند آنها با اتکاء به سلاحهای جنگی به عمق جنگلهای آفریقا رسوخ کردند و شرح وقایع و جغرافیا و راههای ارتباطی و فرهنگ مردم را مکتوب نمودند ، این مکتوبات به افراد بعدی که عموما مسیونرهای مذهبی بودند کمک شایانی کرد . اما متاسفانه مکتوباتی از ایرانیان مهاجر باقی نمانده است. وتقریباهمه اروپائی هاآنها را به جهت شباهت پوشش و شباهت تکلم ، عرب خوانده اند(11) در خصوص قدیمی ترین افرادی که از خود آثاری برجای گذاشته اند ازعلی ابن حسین شیرازی و فرزندان وی نام برده میشود وی و فرزندانش نزدیک به 4 قرن بر سواحل شرقی آفریقا از مگادشیو تا بندر ناکال و بندر موسی بیک و کیپ دلگادو در موزامبیک و مجمع الجزایر کمور سیطره ونفوذ داشته و پادشاهی زنگبار را پایه گذاری نموده است . در خصوص  تاریخ دقیق ورود وی و انگیزه های آنها حد اقل 4 نظریه وجود دارد که باتوجه به این نظریات و یافته های باستانشناسی میتوان گفتد که آنها در سالهای 975 تا 1000 میلادی ابتدا در کیلوا ساکن شده وسپس با توسعه حاکمیت خود از مجموعه سلطان نشین های  افرو ایرانی، امپراطوری زنگبار را بوجود آورده اند. با ورود مهاجرین پرتغالی که در سالهای 1500 میلدی اوج گرفت ، رقابت میان شیرازیها)عجمو( و پرتغالی ها شدت میگیرد و درسه دوره میان آنهاجنگ درمی گیرد ، برای اولین بار در سال1503  میان مسلمانان و مسیحیان پرتغالی جنگ در میگیرد ، پرتغالی هادر حمله به شهرزنگبار شکست می خورند  ولی دو سال بعد به شهر کیلواحمله می کنند وتمام وسایل شهر و از جمله مسجد جامع و کاخ سلطان سلیمان شیرازی را تخریب و غارت می کنند وغنایم ارزشمندی از جمله یک قالی نفیس ایرانی  را به همراه سایر غنایم نزد شاه پرتغال می فرستند.

در این  جنگ برهبری فرانسیسکو آلمیدا با مسلمانان ،مسلمانان شکست خورده و حاکمیت شهرهای ساحلی بدست پرتغالیها می افتد. ظلم وبیدادگری پرتغالیها بحدی غیر قابل تحمل می شود که مسلمانان قیامهای متعددی را علیه پرتغالیها صورت می دهند ولی همگی از جمله قیام 1528 ممباسا و قیهم 1569 پته با شکست مواجه می شود.در سال 1588 ناوگان امیر علی بای که از مصر جهت کمک به مسلمانان آمده بود نیز در هم شکسته شد .در سال 1614 سلطان حسن ابن احمد شیرازی که بنام پرتغالیها حکومت می کرد بدلیل اعتراض وی نسبت به بیدادگریهای پرتغالیها با توطئه آنها به قتل رسید.در سال 1631 پشر نامبرده یوسف شیرازی حاکم ممباسا قیام نمود ولی شکست خورد وبا کشتی متواری شد.  پرتغالیها از سال 1589 قلعه جیزز در ممباسا را مقر حاکمیت خود قرار دادندو ستم کاری و اجحافات پرتغالی ها آنچنان عرصه را بر مسلمانان تنگ میکند که  قیام های متعدد اقتصاد شهرهای ساحلی را بکلی فلج می کندو در شهرهای ساحلی کارشکنی  علیه پرتغالیها ادامه می یابد. )12(

مسلمانان از کشورهای اسلمی تقاضای کمک نمودند در سال 1585 امیر علی بای به همراه 5 کشتی جنگی از سوی حاکم مصری سلطان عثمانی جهت کمک به مسلمانان به منطقه آمد اما قیام مردم از سوی پرتغالی ها به خاک و خون کشیده شد .

در سال 1631 سلطان یوسف بن حسن بن احمد شیرازی در ممباسا علیه پرتغالیها قیام کرد ولی شکست خورد و مجبور به فرار شد در سال 1622 ایرانیها جزیره هرمرز را از پرتغالیها باز پس گفتند و درسال 1650 عمانی ها با کمک ایرانیها فارس و بلوچ پرتغالیها را از مسقط و سواحل عمان بیرون راندند .

و بلاخره درسال 1696 فرمانروای عمان سیف ابن سلطان در راس یک سپاه چهار هزار نفری متشکل از ایرانیها و عمانیها به ممباسا حمله نموده وقلعه جیزز را پس از 33 ماه محاصره در دسامبر 1698 فتح نمودند و پرتغالیها رااز تمامی سواحل تا موزامبیک وادار به عقب نشینی کردند .13

بعضی از مسلمانان در این دوره از سواحل به عمق آفریقا مهاجرت میکنند و یک راه تجاری میان زنگبار تابورا - یوجی جی و سواحل دریاچه تانگانیکا و دریاچه ویکتوریا ایجاد میکنند این مسیرها سپس توسط  مکتشفین اروپائی از جمله اسپک وکاپیتان گرانت بل کمک راهنمایان  بلوچ تبار مورد استفاده قرارگرفت . همین مسیر تجاری بوده است که احمد بن ابراهیم یک ایرانی بلوچ تبار درسال 1844 وارد دربار شاه اوگاندا شده و او را به اسلم دعوت کرد . احمد بن ابراهیم آنچنان تاثیری در پادشاه گذاشت که وی در اجتماع نمایندگان خود از سراسر اوگاندا ، خواست که مسلمان شوند و آنها همگی به دین اسلام گرویدند. شاه موتسه اول دین اسلام را از سال 1862 تا 1875 مذهب رسمی اوگاندا قرار داد . اما ورود مسیونرهای استعماگر بزودی مسیر تاریخی اسلام را در اوگاندا تغییر دادند و به کشتارهای سال 1885 دامن زدند .

 پادشاه عمان به تقاضای ایرانی تبارهااقدام به اعزام نیرو نمود. بسیاری از افراد ارتش سلطنتی عمان را بلوچهای ایرانی تشکیل میداده اند و در جنگ علیه پرتغال شجاعت قابل توجهی از خود بروز داده اند .سلطان عمان سید سعیدبن سلطان منطقه را تحت نفوذ خود قرارداده و حتی در سالهای 1832 تا 1840 پایتخت خود را از مسقط به زنگبار منتقل میکند .یکی از همسران وی شهرزاد بیگم نوه فتحعلی شاه قاجار بوده است .)14( در سفرنامه پریپلوس  عمان سرز مین پارسی نامیده شده است  و حتی در حال حاضر نیز ایرانی تبارها در مناصب دولتی نقش دارند بطور مثال  دکتر علی محمد موسی وزیر بهداشت عمان بلوچ وایرانی تبار واز شهر قصرخان می باشد. حاکمیت سلطان عمان دیری نپایید اوج گیری رقابت های فرانسویها ، آلمانی ها و انگلیسی ها درشرق آفریقا ، باعث تضعیف موقعیت سلطان شد و انگلیسی ها که خود از سردمداران برده داری بودند ، تجارت برده را در زنگبار بهانه خوبی برای سرکوبی و تضعیف حاکمیت اعراب دیدند انگلیس ها در این معرکه پیروز شدند و به سلطه اعراب پایان دادند و بلخره در سال 1885 طبق معاهده برلین حدود و ثغور جغرافیائی استعمار گران ترسیم شد و در این تقسیم بندی زنگبار ، پمبا،تنگه و ممباسا در حوزه استعمار انگلیس و دارالسلم ، سرزمین تانگانیکا در حوزه نفوذ آلمان و سومالی در قلمرو ایتالیا قرار گرفت .

هفته نامه ایست آفریکا در شماره 5 فوریه 2001 خود درخصوص زنگبار چنین نوشته است :

 پدر رهبر فعلی زنگبار رئیس جمهور امانی عبید کاروم Amani Abeid Karum  از قوم افرو شیرازی  در قیام خونین 1964 علیه اعراب قدرت را بدست گرفت وبا نایرره رهبر استقلل تانگانیکا پیمان اتحاد بست و کشور جدید تان +زنیا بوجود آمد.  وی در سال 1972 ترور شد. زنگبار با جمعیت یک میلیونی خود به بازار برده شرق آفریقا مشهور است . زنگبار در سال 1896 نیز حوادث خونباری را گذراند بعداز مرگ سلطان حامد ، بر سر جانشینی وی نبردی میان عمویش حمود و خالد در گرفت . جمعیت اصلی جزیره اصل ) ISLES ( را شیرازیها یا پارسهای مخلوط با بومیان تشکیل میدهد . این افراد در جزیره Unguja یونگوجا اکثریت را تشکیل میدهند ، عربها و هندیها و بانتوها نیز در این جزایر حضور چشمگیری دارند 90% مردم مسلمان هستند در اولین انتخابات در سال 1957 حزب افروشیرازی ASP به رهبری رهبر فقید عابدی امانی کاروم 1/60 درصد آراء را به خود اختصاص داد و اولین نخست وزیر پس از استقلل شد .

در انتخابات 1961 حزب شیرازی ASP)( 10 کرسی حزب ZNP ) حزب ملی زنگبار ( 9 کرسی و ZPPP حزب خلق بمبا سه کرسی بدست آورد .

بعد از پیروزی حزب شیرازی در سال 1964 این حزب قانون اساسی ISLES و احزاب را ملغی و تنها حزب شیرازی را حزب رسمی اعلم نمود .

لذا حزب ZNP و ZPPP بنای دشمنی را با حزب شیرازی گذاشتند در سال 1995 مجددا سیستم چند حزبی برقرار شد .

ولی بعدا 18 نفر از رهبران حزب CUF دستگیر و زندانی شدند بدنبال انتخابات اکتبر 2000 رئیس جمهور امانی کروم از حزب شیرازی دستور آزادی مخالفین را صادر کرد .(( در طول سه ماه گذشته این جزیره بستر ناآرامی های خونینی بوده است از آنجا که زنگبار محل تلقی فرهنگهای مختلف بوده است و از 500 سال قبل مردمانی از سراسر آفریقا و بویژه از کنگو ، رواندا ، اوگاندا و موزامبیک به این بندر رفت و آمد داشته اند و این شهر رونق تجاری ویژه ای داشته است . تنوع قومی نیز در این جزیره زیاد است که متاسفانه ریشه بعضی ناآرامی ها در مسائل قومی آن نهفته است .)14(

با این مختصر در مییابیم که فارسها نقش بارزی در صحنه روابط فرهنگی باشرق آفریقا داشته اند .

در تیرماه 1377 هنگامیکه سفیر ج.ا.ا در موزامبیک در ملقات با رئیس جمهور آقای جواکیم چیسیانو راجع به موزامبیک صحبت میکرد وی موزامبیک را موسامبیک تلفظ میکرد ، چیسانو به وی گفت شما موزامبیک را درست تلفظ میکنید ، میدانید که موزامبیک در اصل موسی بن بیگ بوده است موسی بن بیگ  فارس بوده است وقتی واسکادو گاما به سواحل موزامبیک رسیده است با حکومت موسی بن بیک مواجهه شده است و این منطقه را موسمبیک نامیده است سپس تلفظ کلمه به موزامبیک تغییر کرده است البته این مطلب در کتب تاریخی موزامبیک  دیده بودیم ولی برای ما جالب بود که رئیس جمهور نیز براین امر واقف بود . بیک و بیگ اسامی هستند که بیشتر در شرق ایران رایج است و به احتمال یقین موسی بن بیک و گروه وی از بلوچستان ایران به این منطقه سفر کرده اند در موزامبیک بویژه در مناطق سواحل شمالی آن ایرانی تبارها جمعیت قابل ملحظه ای هستند اما آنها برخلف شیرازیها هویت ایرانی خود را حفظ نکرده اند و فاقد تشکل خاصی هستند اصول ایرانیها از خوزستان ، فارس و بلوچستان ابتدا به مسقط مهاجرت نموده و در مسیر دریائی خود با استفاده از بادهای موسمی براه افتاده و در حاشیه ساحل در مکانهائی مختلفی توقف داشته اند آنها مدتی را در مسقط بسربرده و پس از حرکت از مسقط ، در سلاله ، مکلا ، آلولا ، مگادیشو کیسمایو ، ممباسا و زنگبار توقف داشته اند .

براساس اظهارات یکی از ملحان که 30 سال قبل برای اینجانب تعریف میکرد وی به همراه عده ای دیگر حدود 70 سال قبل با قایق بادبانی و به منظور تجارت به زنگبار سفر نموده بود وی اظهار میداشت که سفر آنها 6 ماه رفت و 6 ماه برگشت به مدت یکسال به طول می انجامیده است .

اصول تجار ، در اکثر بنادر و شهرهای ساحلی آفریقا مجبور به توقف و استراحت بوده اند و این توقف ها درفرهنگ پذیری افراد از یکدیگر تاثیرات شگرفی برجای میگذاشته است . 700 سال قبل سعدی شیرازی در بوستان از زنگبار نام برده است و کلمه سیاه زنگی در ادبیات ایران یک واژه قدیمی است . زنگی یعنی تیره رنگ و زنگبار یعنی محل سیاهان ، بخش زیادی از شاهنامه فردوسی که هزار سال از تدوین آن میگذرد به تاریخ ملت های چین ، روم ، توران ، بربرستان ، کابلستان و خزر اختصاص دارد ولی وی به آفریقا و بویژه سرزمین مصر و یمن نیزاشاره دارد در شاهنامه حدود 400 نام جغرافیائی که به مکانهائی در اروپا ، آسیا و آفریقا اشاره دارد آمده است . از جمله در چندین جا از رود نیل یاد کرده است چنانچه میگوید بجوشید لشگر چو دریای نیل ، عبارت دریای نیل که همان رود نیل است نشان میدهد که مردمان آن دوره با آفریقا آشنا بوده اند . یا فضلوی در شعر دیگری میگوید . به روم و به مصر و به ارگنج اضطراب افتاد هم به حد عراق و هم به سرحد گرگان ،محدوده جغرافیائی مکانهائی را که شاهنامه نام برده در سمت غرب ایران شامل ، روم ، یونان ، سوریه فلسطین ، اسپانیا ، مصر ، سواحل دریای سرخ ، بربرستان ، سودان ، حبشه میشده است.)15( ابن بطوطه نیز در سفرهای 770 - 740 هجری که از شاخ آفریقا ، شرق اروپا ، قفقاز ، شرق خراسان و سرزمین های هند ودر سال 1331 میلدی شهرهای ساحلی شرق آفریقا را پیموده است ،از مردمان  وتمدن شهرهای کیلوا،تنگه وزنگبار با عظمت یاد کرده است. )16(

 

 

 

 

اثرات فرهنگ و زبان فارسی

 

از دوره حکومت شیرازیها بر سواحل شرقی آفریقا بویژه در شهرهای ممباسا ، پمپا، زنگبار ومافیا آثار معماری گرانبهائی برجای مانده است که از مراکز توریستی آفریقا است . مسجد کیزیمکزی در جزیره اونگوجا خرابه های شهر Kilwa خرابه های شهر کووا Kuwa در جزیره مافیا ، خرابه های جزیره شیرازی در حومه شهر تنــگه تانزانیا ، شهر سوخته Souhta در حومه مالیندی در کنیا ، حمام Kidichi در حومه زنگبار ، دروازه هشت ستون در زنگبار ، توپ فروزانی ، مقبره شریف بن حسن در کیزیمکزی (کاظم قاضی)، مسجد کالول در زنگبار مسجد شیرازی در جنوب ممباسا از جمله این آثار تاریخی است .17)(

حداقل 500 کلمه از زبان فارسی در زبان سواحیلی که مهمترین زبان بومی آفریقا محسوب میشود وجود دارد بسیاری از این کلمات واژه های مشترک میان زبان فارسی و عربی هستند و تعدادی نیز بین عربی ،فارسی و هندی مشترک هستند بنابراین بدرستی معلوم نیست که آیا این کلمات را عربها ، ایرانیها و یا هندیها وارد زبان سواحیلی کرده اند .

کلماتی مانند سفر ، ساعت ، معلم ،سلامت، کتاب ، قلم ، تاریخ ، محل ، جمعه ، صبح ، مهندس ، سفارت ، سیاست ، غایب و امثال اینها کلماتی هستند که در زبان فارسی ، عربی و هندی مشترک هستند ، اما نکته جالب اینکه نحوه تلفظ این کلمات در سواحیلی کامل فارسی است و نه عربی ، اما کلمات زیادی وجود دارد که فقط منحصر به زبان فارسی است مانند آیا ، برابر ، برف ، شلوغ ، صابون ، رنگ ، مرکز ، نجیب زاده ، بعد ازظهر، سالم، کاکا، کاکو ) برادر (

شاید بیشتر از 5000 کلمه از زبان عربی در فرهنگ فارسی وجود دارد ولی چیری در همین حدود نیز واژگان فارسی  در زبان عربی بصورت معرب و صرف شده در قالبهای مختلف وجود دارد که همه فکر می کنند آنها عربی هستند مانند نهی، زنا، سراج ، تاج ، شی ، طناف، طب ، الکل ، و ....و حداقل 500 کلمه نیز مشترک در دو زبان فارسی و عربی وجود دارد که بسختی میتوان ریشه فارسی بودن یا عربی بودن آن را تشخیص داد . همچنین کلمات مشترک زیادی میان زبانهای هندی وفارسی و زبانهای اروپائی و فارسی وجود دارد که نشانگر تبادل فرهنگی و فرهنگ پذیری متقابل این ملت هاست مردم و فرهنگ ایرانی پس از پذیرش اسلام در سالهای 20 تا 30 هجرت ، در دهه های بعد خود به عنوان مبلغان اسلام بسیاری از کلمات عربی و اصطلحات قرآنی را به منطقه شبه قاره هند و آسیای میانه و قفقاز برده اند .

مردم و تاریخ کهن ایران و مهاجرتها و سفرهای مردمان آن به اقصی نقاط عالم باعث شده است که ما میراث مشترکی نه تنها با مردمان عرب خلیج فارس و کشورهای همسایه و آسیای میانه و قفقاز داشته باشیم بلکه این میراث مشترک در شرق و شمال آفریقا نیز وجود دارد .

جشن نوروز ایران نه تنها در ، پاکستان ، بخشی از هند ، افغانستان ، تاجیکستان ، قرقیزستان ، قزاقستان ، آذربایجان و ترکیه بلکه در شرق آفریقا نیز رایج است و ایرانیهای مقیم زنگبار این روز را سبک ایرانی ها جشن میگیرند .18

 

 

 

                                 تاریخچه روابط دیپلماتیک نوین ایران با آفریقا

 

علی رغم پیشینه قدیمی مبادلت فرهنگی میان ایرانیها و آفریقا .  روابط دیپلماتیک ایران و آفریقا سابقه طولانی ندارد ، دولت ایران  در سال 1320 متوجه ضرورت مبادله سفیر با کشورهای آ فریقائی زیر صحرا شد. هنگامیکه رضا شاه در شهریور 20 توسط ارتش انگلیس به جزیره موریس وسپس به ژوهانسبورگ برده شده ، در ژوهانسبورگ دولت ایران ساختمان دو طبقه ای بر بالای یک تپه مشرف به شهر ژوهانسبورگ برای اقامت رضاشاه خریداری کرد که طبقه دوم آن محل اقامت رضاشاه و طبقه اول محل اداری و روابط دیپلماتیک بود ، مقامات ایرانی و خانواده سلطنت که قصد مسافرت به ژوهانسبورگ را داشتند اجبارا باید از مسیر لندن کنیا ، ژوهانسبورگ سفر میکردند ، در نایروبی بدلیل عدم پرواز گاهی اقامت آنها چند هفته بطول میکشید ، دولت ساختمانی را در نایروبی به منظور اقامت هیئت های ایرانی خریداری کرد ، در ژوهانسبورگ ساختمان دیگر نیز توسط اشرف خریداری گردید . در سال 1349 دکتر احمدی تهرانی رسما به عنوان سفیر به ژوهانسبورگ اعزام شد.

تاریخ امضای قرارداد روابط دیپلماتیک میان ایران و کشورهای آفریقائی به قرار ذیل است :

1 - غنا 1281 هجری شمسی - سفیر : صمدخان ممتاز السلطنه

2 - کنیا 1287 هجری شمسی - سفیر : حسین اشراقی

3 - مصر 1300 هجری شمسی - فتح ا.. پاکروان

4 - کامرون 1304 هجری شمسی - محمد حسین یونانی

5 - لیبریا 1325 هجری شمسی - حسین منتظم

6 - اتیوپی 1329 هجری شمسی - عباس خلیلی

7 - تونس 1336 هجری شمسی - عبدالاحد یکتا  

8 - سوازیلند ولستو 1349 هجری شمسی - دکتر احمد تهران اکریدیته

9 - سودان 1351 هجری شمسی - ارسلن نیرنوری

10 - سومالی 1351 هجری شمسی - علی محمد افشار

11 - زئیر کنگو 1351 هجری شمسی - محمد صلحی

12 - گامبیا 1351 هجری شمسی - اکریدیته

13 - نیجریه 1352 هجری شمسی - جمشید مفتاح

14 - بنین ، بروندی و زامبیا 1353 هجری شمسی - اکریدیته

15 - گابن 1353 هجری شمسی - عبدالحسن مفتاح

16 - مالت 1353 هجری شمسی - اکریدیته

17 - ساحل عاج 1354 هجری شمسی - عباس ملک مدنی

18 - ولتای علیا 1354 هجری شمسی - اکریدیته

19 - نیجر 1354 هجری شمسی - اکریدیته

20 - گینه بیسائو 1355 هجری شمسی - جمشید مفتاح

21 - کمور 1355 هجری شمسی - اکریدیته

22 - جیبوتی 1356 هجری شمسی - اکریدیته) (19

 

این تمام اطلاعات و روابط میان ایران و آفریقا قبل از انقلاب اسلامی بوده است . در دوره قبل از انقلاب روابط دیپلماتیک ویا روابط فرهنگی واقتصادی فعالی با هیحیک از کشورهای آفریقایی وجود نداشته است ،شاید مورد روابط گرم ایران ومراکش و حبشه ) ایتیوپی (  در زمان شاه استثناء باشد.اما پیروزی انقلاب اسلامی نقطه عطفی در تاریخ روابط میان ایران و آفریقا است .بلافاصله پس از پیروزی انقلاب ، روابط با رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی قطع شد و روابط دوستانه ای با کشورهای خط مقدم جبهه علیه نژاد پرستی شروع شد ، زیمباوه ، موزامبیک ، نامیبیا اولین کشورهائی بودند که ج.ا.ا با آنها روابط دیپلماتیک برقرار کرد .

در حال حاضر ج.ا.ا با 40 کشور آفریقا روابط رسمی دیپلماتیک دارد .

 

تهیه کننده : محمد عجـم

 

 

 

 

 

 

منابع

1-  برای اطلع بیشتر مراجعه شود به انتشارات مطالعات ایرانی تهران 1998 شماره 7 وهمچنین فصلنامه ایران شناخت شماره دوازدهم بهار 1378 و همچنین کتاب تاریخ ایران و جهان و ج.ا.ا عبدالحسین نوائی

2 - کتاب آداب و رسوم نوروز نوشته رضا شعبانی - انتشارات بین المللی الهدی سال 1379

3 - کتاب تاریخ شرق آفریقا نوشته ای.اس.آتیونو ادیامبو و ام ویلیام انتشارات لنگمن

4 - تاریخ ایران وجهان جلد یک عبدالحسین نوائی و همچنین وب سایت تاریخ .کام - پرشیا

5 - مراجعه شود به ترجمه انگلیسی پریپلوس موجود در وب سایت Ancient History Source book یا WWW.fordham.edu

6 - برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به پژوهش تحقیقی اینجانب تحت عنوان نقش ایرانیان در گسترش اسلم به شرق آفریقا - اداره دوم آفریقای وزارت امور خارجه تهران

7 - جزوه درسی روابط ایران و چین و سیاست و حکومت در چین - دانشکده حقوق و علوم سیاسی ، دانشگاه آزاد مشهد - تهیه و تدوین اینجانب 1374

8 - مراجعه شود به فصلنامه آسیای میانه زمستان 1375 انتشارات دفتر مطالعات سیاسی وزارت امور خارجه ایران و همچنین به گزارشی در خصوص اقوام ساکن در قرقیزستان و فارس زبانان اوش  تهیه و ترجمه اینجانب 1375 اداره دوم مشترک المنافع وزارت امور خارجه ایران

9 - بنابر تفاسیر معتبر قرآنی ، ابرهه و اریاط فرماندهان پادشاه نجاشی بوده که براساس تقاضای قیصر روم ، برای دفاع از مسیحیان نجران و سرکوبی ذنواس پادشاه یمن ، به آن کشور لشکرکشی نموده و پس از شکست دادن ذنوای از سوی نجاشی به عنوان فرماندار یمن منصوب شدند .

 باستان شناسی معروف دیوید رول در کتاب خود بنام Genesis of civlisation پس از مطالعات و بازدیدهائی که از ایران و خاور میانه داشته است ، ادله محکمی ارائه نموده است که براساس آن تبریز و کوه سهند را منطقه منطبق با مشخصات باغ عدن عنوان نموده است .

10- وب سایت BBC.co.uk تاریخ آفریقا همراه با هنری لویس گیت .وهمچنین مجله ایست آفریکا 30/آوریل /2001 ویژه نامه بندر تنگه

11- درکتاب علوم اجتماعی دوره متوسطه اوگاندا در فصل مهاجرین به آفریقا اعراب را چنین تعریف کرده است :

اعراب کسانی بودند که از شبه جزیره عربی ،سرزمین پارس وشمال آفریقا به سواحل شرقی مهاجرت کردند. در زبان سواحیلی به تقلید از اعراب ،به ایرانیها عجمو یا عجم می گویند.

12- کتاب شرق آفریقا در طول هزار سال ، نوشته جیدن واس ور و درک ای ویلسون -انتشارات ایوانس چاپ چهارم

13 - همان منبع و همچنین مراجعه شود به گزارش تحقیقی اینجانب تحت عنوان تاریخ اسلم در اوگاندا - اداره دوم آفریقای وزارت امورخارجه ایران

14 - برای اطلع بیشتر مراجعه شود به مجله دو ماهانه فوکس آفریقا آوریل 2001 از انتشارات موسسه BBC

15 - برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به پژوهشی در فرقه های مذهبی خراسان 1370 موسسه پژوهش آستان قدس رضوی تدوین اینجانب

16 - مراجعه به شود ابن بطوطه در آفریقا موجود در وب سایت BBC.co.uk

17 - ماهنامه تحقیقاتی جامعه و فرهنگ شماره 31 مرداد 1379 و شماره 33 مهرماه 1379 از انتشارات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلمی .

18 - مراجعه شود به کتاب آداب و روسوم نوروزی تالیف رضا شعبانی 1378 و همچنین به جزوه اقوام ساکن در قرقیزستان اداره دوم مشترک المنافع

 

 

                                    سرگذشت بلوچهای ایرانی درشرق آفریقا

                                        مقدمه

در بررسی روابط متقابل ایران و آفریقا درمی یابیم که این روابط سابقه ای بس کهن دارد در تاریخ تمدن مصر ، سودان ، حبشه و نوبیانها فرازهائی از مراودات میان ایرانیها و این تمدنها وجود دارد که به حدود 2000 سال قبل برمی گردد . آثار کشف شده و از جمله کشف سکه های پارسی متعلق به سال 200 میلدی در زنگبار و در مصر نشانگر قدمت روابط است .)1(

سپس در بررسی تاریخ وقایع تمدن سواحیلی که40 شهر از مگادیشو تا شهر سفالا در موزامبیک و جزایر کمور را در بر میگیرد ، نقش ایرانیها را بسیار بارز می یابیم و در این میان به سیاح گمنامی ایرانی بنام بزرگ این شهریار برمی خوریم ، کاوشگران غربی از یادداشتهای سفر بزرگ ابن شهریار رامهرمزی که در سال 1915 از شرق آفریقا دیدن کرده است مطالبی تاریخی ارزشمندی بیان کرده اند در تاریخ وقایع شهرهای ساحلی ، کیسمایو ، لمو، تانگاه ، وانگی ، مومباسا ، کیلوا ، زنگبار مافیا، موسبیک ، کابودلگادو ، کلیمانه و سفال ،ایرانیها نقش حساسی دارند و مردمان سواحل شرق آفریقا سابقه طولنی در تجارت ، تبادل عقاید و ایده ها ، ازدواج با مردمان خلیج فارسی دارند ، این مبادلت منجر به غنای زبان بانتو در شرق آفریقا و شکل گیری زبان ، فرهنگ و تمدن سواحیلی شده است علوه بر شیرازیها ، یکی از اقوام دیگر ایرانی که سابقه طولنی در مراوده با شرق آفریقا دارد ، بلوچها هستند متاسفانه از حضور و نقش این قوم در کتب تاریخی مطالبی به چشم نمی خورد ،در ارتباط با شیرازیها مطالب قابل توجهی در کتب تاریخی معاصر و سفر نامه های قدیمی موجود است و حداقل از 20 نفر حاکم شیرازی در منطقه نام برده شده است .

اما مطالب مربوط به بلوچها بیشتر مستند به شنیده هاست .در گفتگو با بلوچهای اوگاندائی آنها از شرکت پدران خود در جنگ ممباسا سخن میگفتند ، بنابه گفته دکتر عثمان و آقای غلم حسین ، در جنگ ممباسا 800 نفر از جوانان بلوچ شرکت داشته اند برای تطبیق گفته ها و نقل قولهائی که از پدران خود می کردند ، به ممباسا که مرکز اصلی بلوچها است سفر نمودم تا این وقایع را مستند ترنمایم .

                                                  بلوچها در ممباسا

 

در منطقه قدیمی شهر تابلو خیابان بلوچ ها ،نظر عابرین را به خود جلب میکند منطقه قدیمی شهر تماما شبیه مناطق قدیمی شهرهای بوشهر ، بندرعباس و چهاربهار است فروشگاهها کلمه دکان را برسردر خود دارند .90% مردم چهرهائی شبیه مردمان شهرهای جنوب ایران دارند ، تقریبا تمام شهرهای تمدن سواحیلی سبک و سیاق فرهنگی مشابهه با شهرهای جنوب ایران دارند .

یک مسافر ایرانی و یا عرب اصل خود را در این شهر غریب احساس نمی کنند و احساس میکنند

وارد یکی از شهرهای جنوب ایران و یا منطقه خلیج فارس شده اند. زنان اکثرا پوشش کامل اسلمی دارند. با ورود به منطقه قدیمی شهر قلعه جیزز خود نمائی می کند ، قبل از دیدن قلعه جیزز همواره

                                                          )1(

 

قلعه کوچک پرتغالیها در ماپوتو در نظرم مجسم میشد ، ولی عظمت قلعه جیزز مرا به شگفتی وا داشت . این قلعه به مراتب از قلعه ماپوتو بزرگتر و استراتژیک تر بود با ورود به محل قلعه ، مردی که خود را علی معرفی کرد تقاضا کرد که راهنمای ما باشد وی پس از اینکه متوجه شد ما ایرانی هستیم گفت من لقب خمینی را برای خود برگزیده ام از آنجا که راهنمایان بومی اصول چنین کلماتی را برای خوشایند میهمان برزبان می رانند حرف وی را خیلی جدی نگرفتم . قیافه او عینا شبیه ایرانیها بود ، وی گفت عرب تبار است و اجداد وی از خلیج فارس آمده اند ، از او در مورد بلوچها پرسیدم وی گفت آنها در اینجا زیاد هستند اکثر مردمان محله قدیمی بلوچ هستند وی معتقد بود آنها بیشتر از 20 هزار نفر هستند تعدادی را بانام میشناخت و ما را به مسجد بلوچها برد که در نوع خود مسجد قدیمی و بزرگی است .

مغازه ها و کوچه ها خیلی شبیه به مغازه های ایرانی است . درب های چوبی عینا مشابهه مغازه های قدیمی در شهرهای ایران بود زنان و مردان با لباسهائی شبیه به مردمان بلوچستان در کوچه های تنگ و باریک در رفت و آمد بودند .قلعه جیزز یکی از مهمترین بناهای تاریخی شرق آفریقا و محل مقدسی برای مسیحیان کاتولیک و محل بازدید روزانه صدها توریست خارجی است . دیدبانهای قلعه کامل بر شهر و دریا اشراف داشته و حرکات را زیر نظر داشته اند .در محل درب ورودی تابلو برنجی بزرگی که وقایع قلعه را ثبت کرده است وهدیه سفیر عمان است نصب شده است .

 

سال تاسیس 1589

سال فتح توسط ارتش عمان 1698

حمله پرتغالیها به قلعه 1728 و شکست آنها

تبدیل قلعه به زندان توسط انگلیسی ها 1895 تا 1958 

اعلم قلعه به عنوان بنای ملی و موزه ملی 1958

قلعه جیزز یادآور قتل ، حمله و چپاول ، قحطی و گرسنگی و یادآور حضور پرتغالیها ، عربها ، ایرانیها ، و انگلیسی هااست .)1( هنگامیکه پرتغالی ها در سال 1503 به قتل و غارت مردم زنگبار و 1505 به کشتار و غارت مردم ممباسا وکیلوا مبادرت کردند و مساجد کیلوا و قصر های سلطان شیرازی را تخریب کردند ، برای تامین امنیت خود مبادرت به احداث قلعه جیزز نمودند از این تاریخ میان مسلمانان ایرانی تبار و پرتغالیها همواره جنگ و خصومت وجود داشت و در سال 1631 قلعه مجددا توسط سلطان ممباسا فتح گردید ومجددا سال بعد سقوط کرد ظلم وتعدی پرتغالیها باعث شد که شیرازیها از حکومت های خلیج فارس تقاضای کمک نمایند تا اینکه بلخره سلطان عمان دستور اعزام ارتش و داوطلبان را برای جنگ با پرتغالیها صادر کرد 800 نفر از نیروهای جنگی ، ایرانی تبارهای بلوچ ساکن در عمان بودند کشتی های جنگی عمان در سال 1696 که اکثریت آنها را بلوچها تشکیل میدادند به محاصره قلعه پرداختند و تا سال 1698 قلعه را درمحاصره کامل خود داشتند معدود توپهای ساچمه ای مستقر در قلعه نمی توانست باعث رعب و وحشت بلوچهای آماده رزم

شود صدهانفر از پرتغالیهای گرفتار در قلعه در اثر گرسنگی و یا بیماری جان باختند و بلخره در سال 1698 تسلیم سپاه عمان شدند .)2(

                                                          )2(

 

درسال 1728 میان عربها و بلوچها مستقر در قلعه اختلف بروز نمود و پرتغالیها با سواستفاده از نزاع میان این دو طایفه مسلمان ، مجددا قلعه را تصرف کردند ، اما مسلمانان مجددا قلعه را تصرف و پرتغالیها برای همیشه قلعه را رها نمودند .) گفتنی است که درتاریخ همزیستی مسالمت آمیز اعراب و ایرانیان در شرق آفریقا تنها یک مورد استثناء وجود دارد و آن توطئه عربها ساکن در شهر KUA علیه ایرانیان در اوایل ورود ایرانیها بوده است (. درسال 1741 فرماندار قلعه بنام علی مزروعی استقلل ممباسا را از حکومت عمان اعلم کرد ولی کمی بعد به قتل رسید ، سپس برادر وی مجددا حاکمیت قلعه را بدست گرفت و بعدا سلطان عمان ، سلطان سید سعید خود را پادشاه عمان و زنگبار نامید وحتی در سال 1840 پایتخت خود را به زنگبار منتقل نمود و 4 نفر از جانشینان وی نیز بر منطقه حکومت کردند تا اینکه بلخره طبق معاهده 1885 برلین این منطقه به قیمومت انگلستان در آمد . معاهده استعماری که جنگ جهانی اول و دوم ریشه در آن دارد .

در قلعه جیزز اتاق فرماندار عمانی با تابلوها و مجسمه هائی از رسومات مردم عمان تزئین شده است دهها توپ قدیمی به همراه ساچمه های آن در اطراف قلعه پراکنده است در موزه این قلعه دهها ظرف سفالی ، اعم از کوزه ، کاسه و ظروف ویژه نگهداری شیره و مواد خوراکی به چشم میخورد تولید اینگونه ظروف سفالی لعابدار که بعضی از آنها به آیات قرآنی و به اشکال دیگر مزین شده اند در ایران سابقه سه هزار ساله دارد و بنظر میرسد که این ظروف از تولیدات ایران بوده است که از طریق عمان به منطقه آمده است دربهای چوبی که کامل شبیه دربهای چوبی منازل قدیمی در شهرهای یزد ، کرمان و زاهدان که از خرابه های کیلوا وممباساآورده شده است در موزه نگهداری میشود . این دربها هر کدام دوعدد درب کوب دارند که یکی ویژه اعلم حضور خانمها و دیگری برای مردان بوده است . شهر ممباسا امروزه بزرگترین بندر کنیا ومحل اصلی تغذیه و حمل و نقل سوخت و انواع کالها به کشورهای کنیا ، اوگاندا ، رواندا ، بروندی ، شرق کنگو و جنوب سودان است . ممباسا در واقع یکی از مراکز اصلی فرهنگ و تمدن سواحیلی نیز هست از این شهر فرهنگ و تمدن سواحیلی به اعماق قاره آفریقا راه پیدا کرده است . )3(

علوه بر ممباسا بنادر دیگری مانند لمو ، مالیندی ، شیمونی ، متاوپا، وانگاه ، فونزی ، کلیفی و کیونگا نیز از مراکز تمدن سواحیلی هستند که فرهنگ ایرانیها درآن نفوذ عمیقی داشته است بویژه این موضوع درخصوص شهر کیلوا صادق است . براساس تاریخ نگار وقایع کیلوا ،این شهر ابتدا توسط قبایل بومی MTAKATA و سپس توسط حاکمی بنام JASI از قبیله میرامبا و سپس توسط فردی بنام MRIMBA از قبیله ماچینگا ساخته شده است . در دوره حکومت MRIMBA است که سلطان علی بن سلیمان شیرازی سالهای بین 900 تا 980 میلدی وارد کیلوا شده و با دختر حاکم MRIBA ازدواج نمود و سپس سلطنت محل را در اختیار میگیرد این خانواده از طریق ازدواج با بومیان به یک خانواده بومی تبدیل میشوند و برای 4 قرن حاکمیت منطقه را در دست میگیرند .

در دوره حکومت علی شیرازی کیلوا به یکی از بزرگترین مراکز تجاری منطقه تبدیل شده و گوی سبقت را در تجارت طلی جنوب آفریقا از مگادیشو نیز ربوده بود .)4(

ابن بطوطه که در سالهای 1331 از کیلوا دیدن کرده است این شهر را قدرتمندترین شهر منطقه و

پادشاه آن ) ابولمظفر حسن ( ملقب به ابوالمواهب را فردی سخاوتمند ومهربان توصیف کرده است که برای سرکوب راهزنان به درون جنگلهای غربی نیرو اعزام میکند .

                                                          )3(

واسکادو گاماکه در سال 1498 از کیلوا دیدن کرده است آن را شهری با خانه های دو یا سه طبقه کوچه های باریک وجمعیتی حدود 12 هزار نفر توصیف کرده است ،یک دریانورد مشهور بنام ابن مجید در این شهر به گروه دوگاما پیوسته وظرف 23 روز کشتی دوگاما را به ساحل کلکته برده است که مهارت او تحسین پرتغالیها را به همراه داشته است.  پس از واسکودوگاما پرتغالیهای زیادی وارد منطقه شدند و تلش کردند که حکام ایرانی تبار منطقه را مسیحی و وادار به اطاعت از پادشاه پرتغال نموده و تجارت پارچه ، ادویه ، طل و ظروف و ... را در انحصار بگیرند سلطان زنگبار ، سلطان ممباسا و کیلوا از انقیاد سرباز زدند و در سالهای 1503 و 1505 جنگهای خونینی میان پرتغالیها و نیروهای سلطان در گرفت و شهر ممباسا غارت گردید . درمیان آثار گرانبهائی که از کاخ کیلوا غارت گردید از چند عدد فرش نفیس پارسی ، مقداری طل و لباسهای ابریشمی یاد شده است که مهاجمین پرتغالی آنها را برای پادشاه پرتغال هدیه فرستادند .از قرن پانزده پرتغالیها به عنوان سرسخت ترین رقیب   ودشمن مسلمانان)ایرانیها و عربها( عرصه فرهنگی و تجاری را بر مسلمانان تنگ کردند ، در این میان سلطان مالیندی تحت فشار پرتغالیها انقیاد آنها را پذیرفت ولی سلطان ممباسا ، زنگبار و لمو تصمیم به مقابله با پرتغالیها گرفتند .

درسال 1631 دو کاتولیک بنامهای پدرپرایر وچاپلین بدستور سلطان ممباسا به قتل رسید و قلعه ممباسا نیز از پرتغالیها باز پس گرفته شد سپس رتغالیها بخوبی این جنایات ثبت شده است . اما غربیها به مناسبت های مختلف از حامد ابن محمد معروف به TIPPOTIP که یک مسلمان احتمال بلوچ تبار است ، به عنوان سلطان برده یاد نموده اند وی یک پایگاه جمع آوری برده در غرب دریاچه تانگانیکا و شرق کنگو دایر نموده بود واین بردگان را از طریق TABORA و DODOMO به دارالسلم و زنگبار برای فروش منتقل میکرد . این مسیر را در سال 1860 تا 1863 اسپک و گرانت برای کشف سرچشمه رود نیل پیمودند . )6(

یکی دیگر از اسنادی که علیه ایرانیها و اعراب به کار میرود سندی است که در سال 1776 توسط سلطان حسن فرزند سلطان ابراهیم فرزند یوسف شیرازی سلطان کیلوا و ام موریس تاجر فرانسوی به امضاء رسیده است که طبق این معاهده سلطان حسن شیرازی تعهد می دهد که سالنه هزار برده در مقابل دریافت دو سکه مسی به ازاء هر برده تحویل دهد. )7(

بعضی از نویسندگان غربی به عمد این دو مطلب را بزرگ نموده تا زندگی مسالمت آمیز هزار ساله ایرانیها و مردمان بومی را تحت الشعاع قرار دهند .

اگر چه تجارت برده یک واقعیت در شرق آفریقا است اما ایرانیها عموما در آن نقش قابل توجهی نداشته اند و اوج رونق تجارت برده از سال 1804 تا 1880 بوده است که دراین دوره اعراب عمانی حاکمیت را در اختیار داشته اند .

تجار ایرانی عموما نمک ، ظروف سفالی ، پارچه های رنگرزی شده آبی ، چاقو ، قمه و یراق و ادویه جات به آفریقا میبردند و از آفریقا نارگیل و موککا ، ) حصیر ( پوست شیر وعاج می خریدند ، پارچه های پنبه ای و پشمی آبی رنگ ایران در آفریقا مشتریان زیادی داشته است .

یکی از پرفروش ترین کالهای ایرانی در شرق آفریقا پارچه های رنگرزی شده آبی رنگ و نمک بوده است . )8(  

 

                                                          )4(